PT28 Facts

1.3K 194 5
                                    

*فلش بک*

جیمین با مهربونی رو تخت گذاشتش. لبخند گرمی به صورتش زد و کمی بالا رفت تا بتونه ببوستش

جیمین لب هاشو کوتاه اما عمیق بوسید و آهسته عقب رفت. گوشیشو از روی میز برداشت و جلوی دستش گذاشت

+ میرم ببینم پایین چیزی برای خوردن هست یا نه مستر خوابالو

- یاا

+ خب چیه دیگه تو پیشی خوابالوی منی دیگه

آروم موهاشو نوازش کرد و یونگی ناخودآگاه سرشو به دست هاش کشید تا بیشتر نوازش بشه

جیمین محکم بغلش کرد و چلوندش

+ یااا ببین این خودش نهایت پیشی بودنه. واییی میخوام بچلونمت

محکم بغلش کرد و لپ سرخ از حمومشو بوسید

یونگی خندید و جیمین بالاخره ازش جدا شد

+ یه روزی بالاخره میخورمت پیشی

- یاا بیشتر از این؟

حینی که سمت در می رفت لبخند نامفهومی زد

+ خیلی بیشتر از این

با رفتنش یونگی تا چند ثانیه لبخند روی لب هاش بود بدون این که متوجه باشه

گوشیشو برداشت و مشغول خوندن پیام های تهیونگ و جین هیونگ و دوست های قبلیش شد

جواب نگرانی های اون دوتارو داد

لحظه ای به شب قبل فکر کرد.. "سیف ورد"؟

با اخم محوی توی اینترنت سرچش کرد و مشغول خوندن شد

هرچی پایین تر می رفت بیشتر پی می برد یه احمقه و جیمین.. جیمین هم یه عوضی

عکس هایی که واسه ی اون وحشتناک بود.. چیز هایی که اصلا نمی دونست و راجبشون اطلاعاتی نداشت

ددی کینک.. سابمیسیو.. اصطلاحات عجیب غریب که هیچی ازشون نمی فهمید

همه ی اون ها به یه رابطه ی دو طرفه می رسیدن..

بی دی اس ام

*پایان فلش بک*

با خشونت جیمینو هول داد

- تو منو گول زدی عوضی

جیمین دوباره بهش چسبید و با حرص لب های خیسشو بوسید

یونگی بینیشو بالا کشید و هولش داد

- ولم کن.. بهم دست نزن کثافت

+ حرف نزن. تو مال منی. ما قرارداد داریم

- من فاکی از هیچی خبر نداشتم

با گریه داد زد و سر خورد و نشست

- تو.. تو باید قبل قرارداد برام .. توضیح میدادی

جیمین پوزخندی زد

+ چه فرقی می کرد؟ تو که به هر حال امضاش میکردی

یونگی آروم سرشو بلند کرد اما بعد دوباره با صدای ضعیفی زمزمه کرد

- حداقل شرایطشو می نوشتم.. بهتر از الانه که هیچ راهی ندارم و تو هم که هیج علاقه ای بهم نداری

با کلمه ی آخر شوکه سرشو بالا گرفت

+ چی؟

یونگی آروم بلند شد اما هنوز سرش پایین بود و با آستین های هودی گشادش بازی می کرد

- خب مگه دروغه؟ احمق بودم فکر می کردم تا جونگ کوک بره میتونم دلتو به دست بیارم. نمی دونستم قلب لعنتیت از سنگه

+ دیگه بسه. داری گنده تر از دهنت حرف میزنی

یونگی پوزخند زد

- چیه؟ مگه دروغ میگم؟ تو هیج وقت حتی دوستمم نداشتی

+ یونگی داری عصبانیم میکنی. ببند دهنتو

با این حرف عصبانی شد

- نمیبندم.. ساکت نمیشم.. اصلا می دونی کارت چقدر کثیفه؟؟ تظاهر کردن؟؟ لعنتی من از همون روز فاکی که اومدم تو این خونه دلم برات لرزید نیازی نبود این کار کثیفو بکنی

با متمایل شدن صورتش یه سمت و سوختن گونه اش با شوک دستشو روی گونه اش گذاشت

- هه الانم لابد مثل قبل میشیم.. من همون ساب نادون و ساده توئم طبق معمول یه عوضی...

با سیلی دوم حرفش قطع شد

+ این برای این بود که بفهمی نباید هرچی از دهنت در میاد به مسترت بگی. قبلی هم برای این که زیاد حرف میزنی

یونگی با گستاخی توی چشم هاش نگاه کرد. جیمین پوزخندی زد و سیلی سوم رو همون سمت زد و این بار یونگی روی زمین افتاد

+ این یکی هم.. نمی دونم شاید چون خوشم میاد

روی زمین زانو زد و چونه اشو توی دستش گرفت

- شوکه ام کردی یونگی.. نمایش قشنگی بود. خوبه دیگه خودت حقایقو میدونی. مونده بودم چطور بهت بگم بیبی چون حوصله ی گریه های رو مخ و شکست عشقیتو نداشتم

برگشت که بره بالا اما چشمش به نگاه خشک شده کنار در خورد

لعنتی.. ییرنم اون هارو دیده بود؟ جیمین اصلا دلش نمیخواست ییرن این یکی روش رو ببینه

شونه هاشو برخلاف آشوب درونیش بالا انداخت و بالا رفت

با رفتنش سمت یونگی دوید

*یونگی اوپا.. حالت خوبه؟

از روی میز دستمالی برداشت و روی خون بینیش گذاشت

- خوبم رنا.. نگران نباش

به سختی لبخند کجی هم چاشنی حرفش کرد اما کاملا بغض توی صداش و تلخی لبخندش مشخص بود

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now