𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊

PT24 That's not a Fucking Carrot

پتورو روی سرش کشید و راحت هق هق هاشو توی بالش آزاد کرد

همه ی بدنش درد میکرد اما درد کمرش امونشو بریده بود. با صدای در ورودی فهمید خونه خالی شده. بلند بلند گریشو آزاد کرد

از تختش بلند شد و سمت کمدش رفت تا حداقل بدن درد دارشو بپوشونه

دو دست لباس برداشت و وارد حموم شد. گذاشت آب گرم رد بوسه های کثیف روی بدنشو بشوره. بدنش پاک شده بود. خون لای پاهاش پاک شده بود. درد کمرش بهتر شده بود. اما درد روح زخم خوردش بد بود

خیلی بد بود

به جونگ کوکی که قبلا بود فکر کرد

اون جونگ کوک مرده بود. اصلا جونگ کوک کی بود؟ اون حالا فرقی با یه مرده نداشت. احساساتش مرده بود

بدون شستن خودش یا کار دیگه ای حوله تنیشو پوشید و زیر پتو خزید. حتی حوصله نداشت لباس هاشو بپوشه

چشمش به ساعت روی میز افتاد. الان ها بود مادرش برگرده. با کرختی بلند شد و مشغول پوشیدن لباس هاش شد. با سوزش کمرش هیسی کشید

تاج تختو گرفت و بلند شد. جلوی آینه ایستاد. به صورتش دست کشید. چشم هاش گود افتاده بود و از گریه هاش سرخ و پف شده بود

صدای سرحال مادرش اومد

- هیوو من اومدم

با باز شدن در اتاقش نگاهشو از آینه گرفت. مادرش سلام کوتاهی کرد

- پدرت کجاست؟

+ اون پدر من نیست

زیرلب زمزمه کرد و مادرش انگار نشنید چون مثل همیشه غر نزد

+ یه ساعت پیش گفت کار داره رفت بیرون

بلند تر از یه زمزمه گفت و سرد از توی آینه به مادرش نگاه کرد

+ مامان. بشین لطفا باید یه مسئله ای رو بهت بگم

احمق بود. فکر می کرد به مادرش بگه اون مرد رو طلاق میده. فکر می کرد مادرش تنها پناهش میشه. تنها حامیش. اما تنها کاری که کرد این بود که با عصبانیت از خونه بیرونش کرد و فقط یه جمله گفت

- من به هیوو اعتماد دارم. میدونم تقصیر خودت بوده. تا زمانی که درست نشدی حق موندن توی این خونه رو نداری

میدونست از اول هم برای مادرش دردسر بوده. اما این زیادی نبود؟ جونگ کوک فقط ۱۷ سالش بود. به بچه ی ۱۷ ساله چی از دنیای کثیف بیرون میدونه؟

اون شب با کوله پشتی که تنها یه دست لباس و یکم پس انداز توش بود توی خیابون ها آواره شد

سردش بود. چشمش به تابلوی نئونی بار خورد

"Love Shot"

انقدر سردش بود بدون فکر وارد بار شد و یه مشروب سبک سفارش داد. مشروب بهترین گزینه بود که می تونست گرمش کنه