PT60 Little demon

1.2K 195 200
                                    

کامنتی هست یا برم بخوابم؟😂😐

بعد کلی مدت با ۲۰۰۰ کلمه اومدم... کمه عاح.. دوشنبه اخرین امتحانمه..

حتی نمیتونید حدس بزنید تو این تایم هایی که اپ نداشتیم چقد بلا سرم اومده...😂🤦‍♀️

انشالله اگه خوشتون اومد ووت نکنید کچل بشید زیرربغلتونم پر پشم بشه

اگه هم کامنت نذاشتید اسهال بشید (نویسنده عوضی میشود)

♥️🍓♥️🍓♥️🍓♥️

با کش و قوسی که به بدن خستش داد، وی بدون مکث روی سینش نشست

تک خندی زد و حین نوازشش از روی تخت بلند شد

به ساعت نگاه کرد و آهی کشید. طبق معمول با کابوس نصفه شب از خواب بیدار شده بود

البته هفت صبح. دیگه نمی‌شد بهش گفت نصفه شب

چشم های توی خوابشو مالید و وارد دستشویی شد

شب قبل تا نزدیک های صبح با جین صحبت کرده بود و آخرش هم روی صفحه ی چت خوابش برد

حینی که باسنشو میخاروند صورتشو با حوله خشک کرد و بدون توجه به موهای جنگلی و شلوارک و زیرپوش تنش سمت آشپزخونه رفت تا شکمشو ساکت کنه

بکهیون دیگه اونجا زندگی نمی کرد.. بعد از سر و سامون گرفتن شرکت برای خودش یه خونه خرید و با چانیول رفت

در نتیجه کابینت نوتلا ها و انبار خوراکی های بک خالی بود

آهی کشید اما با دیدن قابلمه سوپ روی میز آشپزخونه چشم هاش برقی زد. از بخاری که بلند میشد میتونست فهمید تازه است

وقتی مطمئن شد همه خوابن و کسی اون اطراف نیست زبونشو روی لبش کشید و آهسته و بی سر و صدا مشغول خوردن شد

مطمئنا مال کسی بود اما انقدر گرسنش بود که به اینش فکر نکرد

*آروم تر بخور اول صبحی دل درد میگیری

با صدای غریبه ای از پشت سرش به سرفه افتاد و با شدت سمتش برگشت

با دیدن هول شدن یونگی لیوان ابی بهش داد

*چرا ترسیدی بچه پس

یونگی اخمی روی صورتش نشوند و دهنشو تمیز کرد

+ شاید چون سر صبحی یکی مثل جن پشت سرم ظاهر شده

*وای یونگیا قلبمو شکستی.. حالا دیگه شدم جن؟

مشکوک اخم کرد

+ تو اسم منو از کجا میدونی.. وایسا ببینم.. اصلا تو کی هستی؟ ساعت هفت صبح وقت مهمونی اومدن هم نیست

قدمی ازش فاصله گرفت و جلوی چشم های مبهوت جونگ کوک سمت راه پله دوئید

+ تهیونگااا... جیمینااا.. یه دزد اومدههه

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now