𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊

PT20 Cause of my euphoria

کوکی از دور بهشون نگاه می کرد. فقط حسرت لمس اون موهای ابریشمی روی دلش مونده بود

یعنی واقعا جیمین عاشقش بود؟ پس چرا اون روز یهو تغییر مود داد

نکنه حرف هاشونو شنیده بود؟

سرشو محکم تکون داد و از یکی از دکه ها یکم آب گرفت

انقدر غذا خورده بود که تا شب اصلا احساس گرسنگی نمی کرد و هرچقدرم به یونگی نگاه می کرد اثری از سیری توش نمیدید

یاد اون روزی افتاد که باسنشو لمس‌کرد و با حس باسنش سخت شد. اصلا لذتی بالاتر از اون براش وجود داشت؟ اونی که اصلا از این کار ها چندشش میشد حالا با لمس یه پسر بالاترین لذت زندگیشو تجربه کرده بود؟

بطری آب رو دست جیمین و یونگی که هنوز اب بازی می کردن داد و خودشم سمت ویلا راه افتاد

یونگی بعد از آب بازی زیادی خسته بود. با اون همه غذا سنگین شده بود و حالا از خستگی روی شن های ساحل دراز کشید و به غروب آفتاب خیره شده بود

اونقدر تو بازار قدم زده بودن که اصلا نفهمیدن اون روز چجوری گذشت

جیمین فقط یه لحظه به ساعت نگاه کرد

فاک بلندی گفت

- یونگی پاشو اصلا حواسم نبود

یونگی کنجکاو بهش نگاه کرد

+ چی شد پس؟

- یادم رفت امشب یه مهمونی ساحلی دعوتیم تو کشتی باید ساعت هشت اونجا باشیم

+ فاک الان که شیشه

جیمین دنبال کوکی گشت و وقتی ندیدش یادش افتاد گفت برمیگرده ویلا

پیاده تا ویلا ده دقیقه بود پس سریع دست یونگیو گرفت و با خودش سمت جاده ی آسفالت کشوند

با رسیدن به ویلا هردو توی حموم پریدن. یونگی تو اتاق خودشون و جیمین تو حموم اتاق کوک

شن و ماسه هارو شست. حتی موهاشم پر از شن شده بود. یونگی اونجور که دلش خواست آب بازی نکرده بود اما همونم بد نبود. مخصوصا که جیمین هم کنارش بود

با یادآوری بوسه جیمین لبخندی زد. حسرت رو تو نگاه بیشتر دختر ها دید. جیمینش مال خودش بود و این بار یونگی کسی بود که حسرت دیگران رو برای چیزی که مال اون بود میدید

بعد از شستن بدنش حوله ی کوچیک مشکی رنگ روی جالباسی رو دور پایین تنش پیچید و از حموم بیرون رفت

با ورودش به اتاق جیمین رو دید که جلوی میز داشت کرم میزد. اگه قبلا بود خجالت میکشید اما الان جیمین عاشقش بود پس بدون پوشوندن بدنش حوله رو باز کرد و روی تخت انداخت و همون لحظه نگاه تشنه ی جیمینو حس کرد

توی کمد خم شد و گذاشت جیمین هرچقدر میخواد باسنشو دید بزنه

دست هاش از پشت دورش حلقه شد و یونگیو با خشونت به دیوار کوبید