PT71 Attention seeker

572 111 55
                                    

راستش.. می دونید این پارت دو هزار و خرده ای کلمه شد ولی من ۱۶۰۰ تارو آپ کردم... تا اگه از کامنت ها راضی بودم تا قبل مهر فیک رو تموم کنم

اگه هم نه نمیدونم.. شاید تا کنکورم فیک رو آنپابلیش کردم...

راستی دقت کردید همه آپ هام مناسبتی شده؟

___

در رو با عجله باز کرد و کناری ایستاد

خنده دار بود اما تهیونگ داشت به جیمین برای ورود به خونه کمک می کرد

چون مچ دستش شکسته بود نمی تونست زیاد از عصا استفاده کنه برای همین تهیونگ زیر بغلشو می گرفت. هرچند با نگاه هاش برای جیمین خط و نشون می کشید

حتما می پرسید نامجون کجاست؟ نامجون بعد از "اتفاقی" شکستنِ عصای جیمین لگدی از تنها پای سالم برادرش خورد و در به در دنبال عصای جدید بود

تهیونگ چشم غره ای نثار جیمین کرد

- یکم سریع تر راه برو

جیمین آروم خندید تا حرصشو در بیاره

+ با مریض درست رفتار کن

تهیونگ با حرص کنار رفت و زیر دستشو خالی کرد. جیمین با از دست دادن تعادلش داشت سقوط می کرد که دستی دور پهلوش حلقه شد

با حس عطر آشنایی گیج پلک زد. یونگی دست جیمین رو دور گردن خودش حلقه کرد

- بهم تکیه کن. تا اتاقت میبرمت

تهیونگ نفسی گرفت. میتونست تکون خوردن پره های بینیشو حس کنه. با قفل شدن دستی به بازوش چشم هاش درشت شد

جونگ کوک انگشت هاشونو توی هم حلقه کرد

*سخت نگیر ته

به لبخند دندون نمای کوکی نگاه کرد و نتونست چیزی بگه. یونگی جیمین رو سمت اتاق مهمان طبقه پایین برد

- ییرن برات وسایلتو از اتاقت آورد اینجا

جیمین با نشستن روی تخت نفس راحتی کشید و با خستگی زمزمه کرد

*پوشه های کاریم هم هست؟

یونگی معذب دستی به گردنش کشید

- راستش نمیدونم. آم.. گوشیت هم موقع تصادف خرد شد. نامجون یه دونه جدید ازش گرفت

دنباله ی حرفش سریع گوشی رو از جیب پشتیش درآورد و به جیمین داد

جیمین با دیدن قاب گوشی صورتی رنگ پوفی کشید

*گفتی نامجون اینو خریده؟

یونگی که می دونست جیمین از رنگ صورتی متنفره سرشو با تردید تکون داد

- اوکیه.. بیا زیاد به خاطر سلیقه ی داداش جذابت حرص نخوریم

جیمین با شنیدن کلمه ی "جذاب" چشم هاش درشت شد

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang