PT63

893 163 123
                                    

انیو بیبی های خوشگلم

کی بعد قرن ها برگشته...

بریم این پارتو بخونیم هو هووو

دوستون دارم

🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓

با حرص اخرین گره رو به بانداژش زد در حدی که ناله ی جیمین بلند شد

از وقتی شروع به ضد عفونی کرده بود اخم هاش توی هم بود و جیمین معذب سرشو پایین انداخته بود

+ چرا این کارو کردی؟

با صدای عصبانی یونگی سرشو بالا آورد

- می خواستم ببینم چقدر درد داره

چشم هاش با حرص درشت شد و گره محکمی به بانداژ زد و "آخ" پسر بزرگ تر رو درآورد

+ درکت نمی کنم واقعا

- ببخشید

+ تو زدی دستتو داغون کردی چرا از من عذرخواهی می کنی؟

- خب.. اگه این کارو نمی کردم الان مجبور نبودی برام ببندیش

یونگی بازدمشو با کلافگی بیرون داد

+ تو همیشه تو زندگیت انقدر رو مخ و لجباز بودی؟

جیمین بی دلیل خندید

- نه اتفاقا از وقتی تورو دیدم اینطوری شدم

با دیدن صورت کیوت و عصبانی یونگی قهقهه ای زد

- کیوت

+ یاااا تو الان چی گفتییی؟؟

دستشو به نشونه ی تسلیم بالا برد اما خنده اش قطع نشده بود

- گقتم کیوت.. یه پیشی کیوت خوردنی

+ به نفعته حرفتو پس بگیری

چشم هاشو ریز کرد. به نظر خودش ترسناک بود اما جیمین از شدت با نمک بودنش سافت شده بود

ابروهاشو بالا داد

- پس نمیگیرم.. کیوت کیوت-

با لحن اهنگینی گفت اما با لگد یونگی که به پاش خورد دادی زد

- یااا

یونگی درحالی که پاشو با حرص روی زمین میکوبید از اتاق خارج شد

__

چند روزی بود که اوضاع بینشون آروم شده بود. یونگی یه جورایی از اذیت کردن جیمین پشیمون شده بود. به نظر میرسید خود جیمین به اندازه کافی دغدغه ذهنی داره

آروم در زد و وارد اتاقش شد.. لامپ های اتاق خاموش بود اما آفتاب به اندازه کافی اتاقشو روشن کرده بود

همونطور که انتظار داشت جیمین پشت میز نشسته بود و وسایلشو توی کیف میذاشت

کت و شلوار طوسی پوشیده بود و موهاشو مرتب بالا داده بود. یونگی لبشو گاز گرفت. جیمین جدیدا خیلی جذاب شده بود

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now