PT54 Ending

1.4K 218 214
                                    


ووت و کامنت خواستید بدید نخواستید هم بدید

⛔🚫⛔🚫⛔🚫⛔

سریع سمت یونگی دوئید. حتی اگه روزانه هم مصرف می کرد مهم نبود اگه بیخود بیدارش کرده بود. فقط میخواست مطمئن شه حالش خوبه

اول آروم تکونش داد

- یونگی

با وجود سرمای اتاق عرق کرده بود

دوباره تکونش داد

- یونگ

دستشو بالا آورد اما دوباره پایین افتاد.. ناچارا سیلی محکمی به گونش زد

- یونگییی

وقتی حتی تغییری توی حالت صورتش ایجاد نشد با ترس خشکش زد

- یونگی.. چه غلطی کردی لعنتی

دوباره بهش سیلی زد.. فایده ای نداشت فقط صورتش سرخ شد

- لعنت بهت.. لعنت بهت چی کار کردی

گوشیشو برداشت.. اشک های جمع شده تکی چشم هاش اجازه نمی داد درست صفحه ی گوشی رو ببینه

با حرص چشم هاشو پاک کرد و با اولین شماره ای که سیو شده بود تماس گرفت

نباید.. نباید از دستش می داد.. نباید یونگی رو از دست میداد.. نه حالا.. اون تازه تصمیم گرفته بود تغییر کنه.. تازه به احساسات عجیب و ترسناکش اجازه ی رشد داده بود

تازه تونسته بود ترس از دست دادنشو بچشه

با بوق های ممتدد پشت خط دادی زد و قطع کرد. باید خودش می رسوندش بیمارستان

از دادش کم کم افراد توی خونه بیدار شده بودن

انقدر ترسیده بود که حتی نمی دونست باید چه کار کنه

با وجود ضعف و لرزش دست هاش بلندش کرد و به خودش فشردش.. چشمش به پلک های بسته ی قرمز رنگش افتاد و.. شاید اون لحظه بود... اون لحظه که به عمق حماقت هاش پی برد

__

روی صندلی یخ زده و فلزی توی راهرو نشسته بود و به دیوار سفید رو به روش خیره بود

هوای سرد با بوی زننده ی الکل ترکیب غیرقابل تحملی میساخت

حتی متوجه سرما نبود.. نگاه های مردم رو حس می کرد اما توجهی نداشت

با اون شلوار و تیشرت گشاد خونگی بدون توجه به همه چیز دست هاشو تکیه گاه سرش کرده بود و آروم هق هق می کرد

چند ساعت بود اون لعنتی توی اتاق عمل بود؟ چرا هیچ کس از اون در بیرون نمیومد؟

با سایه بزرگی که روش افتاد با امیدواری سرشو بالا اورد اما با دیدن ییرن.. فقط گریه هاش شدت گرفت

مثل بچه های بی پناه خودشو توی آغوشش مچاله کرد

ییرن جیمین رو حتی لایق این آغوش نمی دونست اما دلش نمیومد پسش بزنه و حقیقت تلخ مقصر بودنش رو توی صورتش بکوبه

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now