PT55 Facts

1.3K 227 146
                                    

چند ساعتی از وقتی که عملش تموم شده بود میگذشت و جیمین توی اون تایم تمام قرار های کاریشو کنسل کرد و کارهارو به منشیش سپرد

حالا فقط بی کار کنارش نشسته بود و توی ذهنش دنبال راهی برای جبران میگشت

با افتادن سایه ی بزرگی روش سرشو بالا گرفت و چهره ای رو دید که می دونست دیر یا زود باید میدیدش

تهیونگ فقط خشک به یونگی روی تخت نگاه می کرد

نگاهش روی اتصال دست های سرم خوردش و دست های جیمین رفت و دویدن خون به صورتشو حس کرد

جیمین آروم دستشو بوسید و کنار بدنش گذاشت و جلوی تهیونگ ایستاد

برخلاف انتظارش تهیونگ تلاشی برای زدنش نکرد فقط محکم سمتی هولش داد و سمت یونگی رفت

کنارش ایستاد و به دستگاه های اطرافش نگاه کرد. سمت جیمین برگشت

×کِی؟

جیمین لبشو گاز گرفت و آروم زمزمه کرد

- م.. من متاسف..

×معذرت خواهی کوفتیتو نخواستم. پرسیدم چه وقتی؟

- دیشب.. تقریبا نصفه شب بود

بعد از حرفش روی دیوار سر خورد و نشست.. لرزش پاهاش اجازه نمیداد راحت سرپا بایسته

تهیونگ اشک هاشو پاک کرد

× دکترش کجاست؟

- پایین تختش نوشته

نوشته ی روی تخته رو خوند و سمت در رفت.. قبلش با تحقیر به جیمین نگاهی کرد

× فقط بدون.. یونگی اون احمقی نبوده که بدون دلیل کنارت مونده باشه

- میدونم.. عا.. عاشقم بود...

شونه هاشو بالا انداخت

× هرطوری راحتی فکر کن

***فلش بک پارت اول***

با استرس به مرد مقابلش نگاه کرد

+ اما.. من نمیتونم این کارو بکنم.. از کارم اخراج میشم

*مبلغی که برات گذاشتم دو برابر حقوق یک ماه کاریت میشه دختر.. فقط یه قهوه رو روی مدارکی که بهت نشون میدم بریز

سرشو با ناچاری تکون داد

+ من.. نمیتونم

مرد عقب رفت و شونه هاشو بالا انداخت

*میل خودته..

اسم روی اتیکت رو خوند

*میل خودته یونجی..

***پایان فلش بک*** (اگه متوجه نشدید بعدش چه اتفاقی افتاد برید پارت اول رو دوباره بخونید)

با اخم به پسر رو به روش نگاه کرد. تهیونگ دوستش داشت.. هرچقدر بهش اخم می کرد و تظاهر می کرد جدیه اما در واقعیت دلش می خواست بغلش کنه و توی آغوشش حلش کنه

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now