چند ساعتی از وقتی که عملش تموم شده بود میگذشت و جیمین توی اون تایم تمام قرار های کاریشو کنسل کرد و کارهارو به منشیش سپرد
حالا فقط بی کار کنارش نشسته بود و توی ذهنش دنبال راهی برای جبران میگشت
با افتادن سایه ی بزرگی روش سرشو بالا گرفت و چهره ای رو دید که می دونست دیر یا زود باید میدیدش
تهیونگ فقط خشک به یونگی روی تخت نگاه می کرد
نگاهش روی اتصال دست های سرم خوردش و دست های جیمین رفت و دویدن خون به صورتشو حس کرد
جیمین آروم دستشو بوسید و کنار بدنش گذاشت و جلوی تهیونگ ایستاد
برخلاف انتظارش تهیونگ تلاشی برای زدنش نکرد فقط محکم سمتی هولش داد و سمت یونگی رفت
کنارش ایستاد و به دستگاه های اطرافش نگاه کرد. سمت جیمین برگشت
×کِی؟
جیمین لبشو گاز گرفت و آروم زمزمه کرد
- م.. من متاسف..
×معذرت خواهی کوفتیتو نخواستم. پرسیدم چه وقتی؟
- دیشب.. تقریبا نصفه شب بود
بعد از حرفش روی دیوار سر خورد و نشست.. لرزش پاهاش اجازه نمیداد راحت سرپا بایسته
تهیونگ اشک هاشو پاک کرد
× دکترش کجاست؟
- پایین تختش نوشته
نوشته ی روی تخته رو خوند و سمت در رفت.. قبلش با تحقیر به جیمین نگاهی کرد
× فقط بدون.. یونگی اون احمقی نبوده که بدون دلیل کنارت مونده باشه
- میدونم.. عا.. عاشقم بود...
شونه هاشو بالا انداخت
× هرطوری راحتی فکر کن
***فلش بک پارت اول***
با استرس به مرد مقابلش نگاه کرد
+ اما.. من نمیتونم این کارو بکنم.. از کارم اخراج میشم
*مبلغی که برات گذاشتم دو برابر حقوق یک ماه کاریت میشه دختر.. فقط یه قهوه رو روی مدارکی که بهت نشون میدم بریز
سرشو با ناچاری تکون داد
+ من.. نمیتونم
مرد عقب رفت و شونه هاشو بالا انداخت
*میل خودته..
اسم روی اتیکت رو خوند
*میل خودته یونجی..
***پایان فلش بک*** (اگه متوجه نشدید بعدش چه اتفاقی افتاد برید پارت اول رو دوباره بخونید)
با اخم به پسر رو به روش نگاه کرد. تهیونگ دوستش داشت.. هرچقدر بهش اخم می کرد و تظاهر می کرد جدیه اما در واقعیت دلش می خواست بغلش کنه و توی آغوشش حلش کنه
![](https://img.wattpad.com/cover/237007107-288-k334390.jpg)
YOU ARE READING
𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊
Romanceپارک جیمین برای مین یونگی، تنها دلیلی بود که صبح ها چشم هاشو کنه. براش مهم نبود هر بار بدتر و بیشتر از قبل وجودش ذره ذره خاکستر میشه. باز هم لبخند میزد. چون اون یونگی بود. چون به دنیا اومده بود تا عاشق باشه. عاشق پارک جیمین ❌لطفا لطفا لطفا اگر محدو...