PT3 Deal is Deal

2.9K 343 10
                                    


سر میز نشسته بود و غذاهای خوشگل و خوشمزه بهش چشمک می زدن که دلی از عزا در بیاره اما انقدر تحریک شده بود که به چیزی جز خلاص شدن فکر نمی کرد

با بدبختی به زیر میز یا بهتره بگیم برجستگی شلوارش نگاه کرد و صورتشو به حالت گریه چین داد

کمی به دیکش نگاه کرد که قصد خوابیدن نداشت و نگاهشو بالا آورد و با چشم های سرد و ترسناک جیمین چشم تو چشم شد

آب دهنش تو گلوش گیر کرد و چند بار سرفه کرد و مشغول خوردن شد. و جیمین هم با چشم هایی که از گرسنگی برق می زد بهش خیره شد

خودشو روی میز مرتب کرد و تلاش کرد به چیزی فکر کنه که اون لعنتی بخوابه اما هرچی پیشتر فکر می کرد تصویر استریپر های باری که توی رستوران بودن میومدن جلوی چشمش

چشم هاش گشاد شد و حس کرد دیکش بالا تر اومد و سفت تر ميشه

به جز خودش و جیمین و دختری که به نظر خدمتکار میومد و کنار جیمین ایستاده بود کس دیگه ای سر اون میز چهار نفره نبود. درواقع میزی که توی آشپزخونه بود چهارنفره بود اما یونگی موقع ورود میز بزرگ سلطتنی تقریبا شونزده نفره ای رو توی سالن اصلی دید

متعجب بود اون پسر چه کاره است. لباس هاش که همیشه رسمی بود و قرارداد امضا می کرد. شاید رئیس شرکتی چیزی بود

جیمین چنگال و چاقوش رو کنار گذاشت و لب هاشو با دستمال تمیز کرد

- پنج دقیقه دیگه اتاق کارم باش

چشم هاشو با نا امیدی روی میز چرخوند و با آه نصفه ای سرشو تکون داد

جیمین که رفت یونگی هم که از اول اشتهایی نداشت بلند شد و دنبالش رفت

اول وارد اتاق خودش شد و چند تا نفس عمیق کشید که کمتر گرمش بشه و بعد سمت اتاق کار جیمین رفت

در زد و بدون شنیدن جواب وارد شد

جیمین جلوی میز ایستاده بود و داشت با دسته ای ورقه بازی می کرد

+ آمم. صدام کرده بودید م.. مستر؟

صدای پوزخند جیمینو شنید و با این که جیمین پشت بهش ایستاده بود ولی می تونست حالت چهرشو حدس بزنه

- آره. بیا اینجا وایسا

مشکوک بهش خیره شد و بدون این که نگاهشو ازش برداره جلو رفت و کنار میز ایستاد

قبل از این که بفهمه چی شده دست جیمینو روی دیکش حس کرد که بالا پایین شد

چشم هاش و بست و با صدایی که از ته گلوش داد عقب پرید

اما جیمین بین میز و خودش گیرش انداخت و یونگی سمت عقب خم شد

به چشم های گستاخش که سعی داشت ترسشو پنهان کنه

نیشخندی زد و دستش به آرومی وارد شلوارش شد

یونگی چشم هاشو بست و سعی کرد با نفس عمیق صدا های ناخواسته ای که از ته گلوش میداد رو خفه کنه

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now