اگه از پارت های قبل تر متوجه نشدید ییرن خواهر ناتنی جیمینه..🚫⛔⛔⛔🚫⛔⛔⛔🚫
سرجاش خشک شده بود
روی نیمکت فلزی راهرو نشسته بود و این دفعه گیج تر از قبل
اون یونگی که عاشقش بود.. سرد توی چشم هاش نگاه کرد و ازش پرسید کیه..
تهیونگ نذاشت بیشتر توی اتاق بمونه و بیرونش کرد
توی اون چند ساعت کوتاه با رن و هوسوک دوست شده بود اما به جیمین حس خوبی نداشت پس باش توجهی نکرد
__
از بیمارستان خارج شدن.. یک هفته از بستری شدنش گذشته بود
یونگی با سرمای هوا توی خودش جمع شد
به تهیونگ نگاه کرد
+ چرا انقدر هوا سرده ته؟
تهیونگ متعجب بهش نگاه کرد
×یونگ ما الان وسط فوریه ایم. خب معلومه سرده
با توقف یونگی کنارش ایستاد و آروم کت خودشو روی شونش گذاشت
+ اما هیونگ.. از فوریه چهار ماه گذشته.. مگه.. مگه من چقدر بیهوش بودم؟ هوسوک هیونگ گفت که فقط سه روز بیهوش بودم
تهیونگ اهی کشید
× توی راه برات توضیح میدم
وارد حیاط خونه شدن و یونگی با تعجب به تهیونگ نگاه کرد
+ خونه ی شریکت اینجاست؟
تهیونگ سرشو تکون داد
×آره. از این به بعد اینجا زندگی میکنیم
یونگی سری تکون داد ولی چندان قانع شده به نظر نمیومد
وارد خونه شدن
جیمین با لبخندی جلوتر رفت و اتاق ته راهرو رو نشون ته داد
- اونجا اتاق توئه
زیر گوشش زمزمه کرد و سمت یونگ رفت
- تو هم بیا تا اتاقتو نشونت بدم
یونگی لبخند سردی زد و پشت سرش رفت
با دیدن پاپی کوچیکی که از پله ها پایین میومد چشم هاش قلبی شد و با ذوق جلوش زانو زد
اون کیوت ترین چیزی بود که تاحالا دیده بود
وی، (از این به بعد هروقت میگم وی منظورم با ویه نه تهیونگ) به یونگی چسبید و یونگی با ذوق نوازشش کرد
اصلا هم براش مهم نبود صاحبش کیه
جیمین با دیدن این صحنه تک خندی زد و جلوتر رفت
- اون پاپی رو تازه گرفته بودم اما کارهایی که میگفتم رو انجام نمیداد ازش خوشم نمیاد.. میخوای تو ببرش
![](https://img.wattpad.com/cover/237007107-288-k334390.jpg)
أنت تقرأ
𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊
العاطفيةپارک جیمین برای مین یونگی، تنها دلیلی بود که صبح ها چشم هاشو کنه. براش مهم نبود هر بار بدتر و بیشتر از قبل وجودش ذره ذره خاکستر میشه. باز هم لبخند میزد. چون اون یونگی بود. چون به دنیا اومده بود تا عاشق باشه. عاشق پارک جیمین ❌لطفا لطفا لطفا اگر محدو...