با خجالت نگاهشو دزدید و به قفسه ی شامپو ها داد- در بیار لباس هاتو دیگه. نکنه می خوای با لباس حموم کنی؟
از بهت دراومد و چند بار دیگه هم با هیزی هیکل جیمینو وارسی کرد اما وقتی ابرو های بالا رفته و پوزخندشو دید با اخم کمرنگی لباس هاشو درآورد و توی سبد پرت کرد
وقتی داشت باکسرشو درمیاورد مطمئن بود جیمین بدون پلک زدن بهش خیره شده
دستشو جلوی عضوش گرفت و دوشو باز کرد تا حداقل توی بخار نبینتش
جیمین لیفی برداشت و با همون لحنی که یونگی جرئت نافرمانی ازش رو نداشت لب زد
- بچرخ
یونگی پشت به جیمین زیر دوش ایستاد و جیمین به خودش چسبوندشو مشغول شستن سینه و شکمش شد
+ م.. مستر.. من
- هیش..
جیمین بهش گفت چون به خوبی می دونست یونگی خجالت می کشه و می خواست کمی اذیتش کنه
یونگی از این که همه ی عضله هاش توی مدتی که خونه ی جین بود آب شده بود خجالت می کشید
عضله هایی که با کلی مکافات ساخته بودشون به راحتی آب شده بودن و عوضش از بس جین بهش غذا داده بود شکمش حسابی نرم و تپل شده بود. البته از نظر خودش
جیمین لیف رو روی عضوش کشید و به لرزش های ریز یونگی توی بغلش توجهی نکرد
یونگی وول می خورد و می خواست از بغلش بیاد بیرون چون باسنش که داشت روی دیک لعنتیش کشیده میشد، روی مخش بود
جیمین هم متوجه شده بود اما از دیدن گونه های سرخ و حس بدن داغش، لذت می برد
وقتی حس کرد خوب دستمالیش کرده، برش گردوند و لیف تمیز دیگه ای دست یونگی داد تا اونم همین کارو براش بکنه
یونگی عملا توی بغلش بود و می دونست که چهرشو نمی بینه پس محکم چشم هاشو بسته بود و دستاشو کورکورانه روی بدنی که خیلی ها آرزوی لمسشو داشتن می کشید
جیمین عرق کرده بود و تحریک شده بود. اون پسر همیشه تحریکش می کرد. اما نمی خواست شب قبل درد زیادی بهش بده. فعلا باید لذت می برد و بهش اعتماد می کرد. وقت برای استفاده زیاد بود
یونگیو از توی بغلش درآورد و با چشم های خمار از شهوت نگاهش کرد
به چهره ی بهت زدش توجهی نکرد و لیف هارو یه گوشه پرت کرد و با اخم و صدایی بم تر از حالت معمولی گفت
- روی زانوهات بشین
یونگی بدون مکث ولی با تردید روی زانوهاش نشست و به حالات چهرش نگاه کرد. دیکش درست جلوی دهنش بود. یعنی واقعا می خواست برای جیمین بلوجاب بره؟¹
جیمین موهاشو نوازش کرد ولی بعد دستش لا به لای موهاش مشت شد و آه اروم یونگیو درآورد
با باز شدن دهنش جلو رفت و دیکش واردش شد. دهانش داغ و کوچیک بود و لذتی که می داد زیادی بود
![](https://img.wattpad.com/cover/237007107-288-k334390.jpg)
YOU ARE READING
𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊
Romanceپارک جیمین برای مین یونگی، تنها دلیلی بود که صبح ها چشم هاشو کنه. براش مهم نبود هر بار بدتر و بیشتر از قبل وجودش ذره ذره خاکستر میشه. باز هم لبخند میزد. چون اون یونگی بود. چون به دنیا اومده بود تا عاشق باشه. عاشق پارک جیمین ❌لطفا لطفا لطفا اگر محدو...