PT5 Punishment

2.7K 323 6
                                    


با خجالت نگاهشو دزدید و به قفسه ی شامپو ها داد

- در بیار لباس هاتو دیگه. نکنه می خوای با لباس حموم کنی؟

از بهت دراومد و چند بار دیگه هم با هیزی هیکل جیمینو وارسی کرد اما وقتی ابرو های بالا رفته و پوزخندشو دید با اخم کمرنگی لباس هاشو درآورد و توی سبد پرت کرد

وقتی داشت باکسرشو درمیاورد مطمئن بود جیمین بدون پلک زدن بهش خیره شده

دستشو جلوی عضوش گرفت و دوشو باز کرد تا حداقل توی بخار نبینتش

جیمین لیفی برداشت و با همون لحنی که یونگی جرئت نافرمانی ازش رو نداشت لب زد

- بچرخ

یونگی پشت به جیمین زیر دوش ایستاد و جیمین به خودش چسبوندشو مشغول شستن سینه و شکمش شد

+ م.. مستر.. من

- هیش..

جیمین بهش گفت چون به خوبی می دونست یونگی خجالت می کشه و می خواست کمی اذیتش کنه

یونگی از این که همه ی عضله هاش توی مدتی که خونه ی جین بود آب شده بود خجالت می کشید

عضله هایی که با کلی مکافات ساخته بودشون به راحتی آب شده بودن و عوضش از بس جین بهش غذا داده بود شکمش حسابی نرم و تپل شده بود. البته از نظر خودش

جیمین لیف رو روی عضوش کشید و به لرزش های ریز یونگی توی بغلش توجهی نکرد

یونگی وول می خورد و می خواست از بغلش بیاد بیرون چون باسنش که داشت روی دیک لعنتیش کشیده میشد، روی مخش بود

جیمین هم متوجه شده بود اما از دیدن گونه های سرخ و حس بدن داغش، لذت می برد

وقتی حس کرد خوب دستمالیش کرده، برش گردوند و لیف تمیز دیگه ای دست یونگی داد تا اونم همین کارو براش بکنه

یونگی عملا توی بغلش بود و می دونست که چهرشو نمی بینه پس محکم چشم هاشو بسته بود و دستاشو کورکورانه روی بدنی که خیلی ها آرزوی لمسشو داشتن می کشید

جیمین عرق کرده بود و تحریک شده بود. اون پسر همیشه تحریکش می کرد. اما نمی خواست شب قبل درد زیادی بهش بده. فعلا باید لذت می برد و بهش اعتماد می کرد. وقت برای استفاده زیاد بود

یونگیو از توی بغلش درآورد و با چشم های خمار از شهوت نگاهش کرد

به چهره ی بهت زدش توجهی نکرد و لیف هارو یه گوشه پرت کرد و با اخم و صدایی بم تر از حالت معمولی گفت

- روی زانوهات بشین

یونگی بدون مکث ولی با تردید روی زانوهاش نشست و به حالات چهرش نگاه کرد. دیکش درست جلوی دهنش بود. یعنی واقعا می خواست برای جیمین بلوجاب بره؟¹

جیمین موهاشو نوازش کرد ولی بعد دستش لا به لای موهاش مشت شد و آه اروم یونگیو درآورد

با باز شدن دهنش جلو رفت و دیکش واردش شد. دهانش داغ و کوچیک بود و لذتی که می داد زیادی بود

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now