PT48 I Didn't Want to do that

1.6K 225 232
                                    

مرسی از اون هایی که گفتن منتظر میمونن.. سعی کردم با نیم پارت قبلی منتظرشون نذارم

حالم که گفته بودم بده خوب نشد ولی عوضش فهمیدم نوشتن چقدر کمکم میکنه خب بیخیالش سعی کردم زیاد بنویسم آها راستی یه عذرخواهی از کسایی که کامنتشون رو جواب ندادم امیدوارم درک کنید گلیا

امیدوارم خوشتون بیاد

💔💫💔💫💔💫💔💫💔

حس خیسی زیر گردنش وادارش کرد از اون خواب آرومش بیدار بشه و بعد از تقریبا ۱۶ ساعت خواب توی جاش تکون بخوره

با کلافگی تکون خورد. هنوزم میخواست بخوابه اما حس قلقلک و خیسی چیزی زیر گردنش بود

با عصبانیت ملافه رو روی سرش کشید و چشم هاشو روی هم فشرد

به جای صدای هوسوک یا رن که انتظار داشت یشنوه صدای پارس آروم سگی توی گوشش پیچید

پاپیش که فکر می کرد یونگی داره بازی میکنه خوشحال از زیر وارد پتوش شد و خودشو به سینه ی برهنه ی یونگی مالید

یونگی کلافه لبه های لباسشو بهم نزدیک کرد اما حال نداشت دکمه هاشو ببنده و دوباره خوابش برد

دوز آرامبخشش خیلی زیاد بود

بالاخره وقتی با هر پلک زدن کابوس هاش جلوی چشم هاش زنده میشد مجبور بود از اون قرص ها مصرف کنه

با این که سه هفته از اون اتفاق می گذشت اما هرشب کابوس میدید و متاسفانه منبع آرامشش زیاد بهش توجهی نداشت اما خب یونگی دیگه عادت کرده بود :)

آروم از جاش بلند شد و اون موجود کوچولوی سفید رنگ رو بغل کرد

به طرز عجیبی انگار غمشو حس می کرد. یونگی یادش میموند وقتی اشک هاش سرازیر میشد پنجه ی نرم و سافتی روی دستش حس می کرد

خیلی تو این مدت کم بهش وابسته شده بود‌

معدش از گرسنگی پیچ می خورد و چشم هاش از پف زیاد و خوابالودگی نمیزاشت اطرافشو ببینه

پاچه ی شلوارشو که بالا اومده بود پایین کشید و بلند شد و سمت دستشویی رفت

__

- جیون اینم خوشگله

گردنبند خوشگل رو با طرح J رو جلوی صورتش گرفت طوری که جیون برای درست دیدنش یک قدم عقب رفت

زنجیر طلای گردنبند رو لمس کرد و با لبخند سرشو تکون داد

+ خوشگله. ولی خیلی ظریف نیست؟

به مغازه دار چیزی گفت و چند لحظه بعد یه ست کامل از گردن بند های کاپلی جلوشون بود

جیون دوتا کاری که فکر می کرد قشنگ ترن رو برداشت و یکی رو دور گردن جیمین بست

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now