PT32 Despair

1.5K 215 173
                                    


هاییی👋👋👋

اینجانب از سر کلاس مجازیواستون تایپ میکنم
آههه مدرسه خرهههه😭😭😭

خلاصه‌‌ نتونستم زیاد بنویسم ولی دوست داشتم آپ کنم سووو دونت فورگت ووت اند کامنت🥺🙃

🌈💫🌈💫🌈💫🌈💫

جیمین بلند شد و آهسته ازش خارج شد. یونگی هیسی کشید و به خاطر برخورد هوا با پوست حساس ورودیش پاهاشو جمع کرد

جیمین دوباره سرد شده بود

- برو حموم و خودتو تمیز کن. فکر نکن چون ظهر سکس داشتیم شب قراره ولت کنم. تازه شاید یکی از دوست هامم بیاد

البته که اون یونگیو به هیچ کس نمیداد. همش مال خودش بود ولی دیدن ترس یونگی اون شیطان درونشو ارضا می کرد

با خودش گفت بعدا از اشتباه درش میاره

بعدا ای که یکم دیر می رسید

با حرفش یونگی خشک شد و آب دهنشو قورت داد

+ ت.. تو می میخوای منو.. ب.. بدی به دوست هات؟

تظاهر کرد سورپرایز شده و قصدش اون نبوده. اون توی تظاهر کردن بهترین بود

- اوه بیبی من همچین قصدی نداشتم ولی ظاهرا خودت خوشت میاد

+ نه نه نه

تلاش کرد بشینه. بدون توجه به کمرش که انگار سیخی داغ روش گذاشتن دوزانو نشست

+ لطفا.. من.. من نمیتونم.. منظورم اون نبود

تند تند کلمات رو ادا می کرد و قطرات اشکش از ترس قاطی عرق استرسی روی پیشونیش میشد

- چرا لیتل بوی؟ تو که انقدر خودخواه نیستی که بزاری فقط من از این بدن استفاده کنم؟

+ جیمین.. من‌‌.. نمی تونم تورو خدا.. میمیرم.. اگه اگه با یکی دیگه برم میمیرم

با دیدن پوزخند جیمین و متمایل شدن قدم هاش سمت در اتاق، بدون توجه به برهنه بودن و کامی که از لای رون هاش سرازیر بود کمرشو گرفت و سمتش دوید

جلوی در سد راهش شد و به سختی روی زانوهاش فرود اومد

+ توورخدا.. نمیتونم.. میمیمرم‌. خودمو میکشم

با سیلی حکمی که انتظارشو نداشت روی صورت خیسش ناله ای کرد اما دست از تقلا برنداشت

پاچه های شلوارک جیمین رو که درست تا سر زانوش میرسید تو دستش گرفت

+ خواهش میکنم.. نمی تونم.. نمی تونم.. قسم میخورم خودمو میکشم

با سیلی دوم اون سمت صورتش روی زمین نشست

- خفه شو.. فقط خفه شو.. صدای گریه ی لعنتیت رو مخمه

موهاشو گرفت و بدون توجه به این که نمیتونه کامل و درست بایسته بلندش کرد

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now