امم.. من چقد زود اومدم...
عاح بزارید حرف بزنمم دارم میمیرمممم
مشاورم هشت ساعت در روز درس ریخته سرممم
بخداااا من یازدهمممم کنکوری نیستم انقد درس میریزی سرممم
ساعت ۶ تازه درسام تموم گفتم استراحت کنم هنوز کلی موندهاهم تموم شد.. برید فیکو بخونید
🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓
طبق معمول روی تخت جیمین نشسته بود و جیمین هنوز از حموم در نیومده بود
پنتی که تازه خریده بود رو با یه پیرهن سفید ساده پوشیده بود و موهایی که چند روز پیش بلوند یخی کرده بود ازش یه گربه ی تو بغلی و خوردنی می ساخت
با قطع شدن صدای دوش هیجان زده نگاهشو روی در ثابت کرد
جیمین با حوله ی مشکی رنگی که همه بدنش به جز کمی از پاهاشو میپوشوند از حموم خارج شد اما با دیدن یونگی ایستاد
یونگی با اون رنگ مو ها زیادی خواستنی شده بود و جیمین فقط ترجیح میداد نگاهش نکنه چون این فراتر از تحملش بود
در ظاهر بی توجه از کنارش رد شد و سمت کمدش رفت
- میتونم کمکت کنم؟
یونگی سمتش چرخید و جیمین بی توجه توی کمدش مشغول گشتن بود
+ اوهوم یه چیزی نیاز دارم
- چی نیاز داری؟
"تو" توی دلش گفت اما با تخسی لبخند زد
+ اگه برگردی شاید بفهمی
و جیمین وقتی برگشت ارزو کرد کاش هیچوقت از حموم در نمیومد
یونگی دکمه های پیرهنشو باز کرده بود و تقریبا از تنش دراورده بود و به جز اون پنتی فقط یه لباس زیر جذب پوشیده بود
+ میخوامت جیمین شی
جیمین سریع نگاهشو از برجستگی های صورتی رنگ روی سینش گرفت
- تمومش کن
وقتی یونگی از روی تخت بلند شد، پیرهن از تنش دراومد
دست یونگی روی کمربند حولش نشست. چشم هاشو با کلافگی بست
- تمومش کن یونگی
+ هیس
آروم عضوشو مالید و حوله رو کامل باز کرد
جلو رفت و روی نوک پاهاش بلند شد
+ به جای حرف زدن منو ببوس احمق
- برو کنا..
با حس لب های یونگی روی لبهاش چشم هاش بسته شد و به جای حرف زدن با حرص مشغول مکیدن لب هاش شد
یونگی ذوق زده از حرکتش موجی به بدنش داد و خودشو به بدن نم دار جیمین مالید
جیمین چرخوندش و یونگی رو به دیوار کوبید و بوسشون رو ادامه داد
![](https://img.wattpad.com/cover/237007107-288-k334390.jpg)
YOU ARE READING
𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊
Romanceپارک جیمین برای مین یونگی، تنها دلیلی بود که صبح ها چشم هاشو کنه. براش مهم نبود هر بار بدتر و بیشتر از قبل وجودش ذره ذره خاکستر میشه. باز هم لبخند میزد. چون اون یونگی بود. چون به دنیا اومده بود تا عاشق باشه. عاشق پارک جیمین ❌لطفا لطفا لطفا اگر محدو...