PT61 Tempter

1K 178 79
                                    


امم.. من چقد زود اومدم...
عاح بزارید حرف بزنمم دارم میمیرمممم
مشاورم هشت ساعت در روز درس ریخته سرممم
بخداااا من یازدهمممم کنکوری نیستم انقد درس میریزی سرممم
ساعت ۶ تازه درسام تموم گفتم استراحت کنم هنوز کلی مونده

اهم تموم شد.. برید فیکو بخونید

🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓

طبق معمول روی تخت جیمین نشسته بود و جیمین هنوز از حموم در نیومده بود

پنتی که تازه خریده بود رو با یه پیرهن سفید ساده پوشیده بود و موهایی که چند روز پیش بلوند یخی کرده بود ازش یه گربه ی تو بغلی و خوردنی می ساخت

با قطع شدن صدای دوش هیجان زده نگاهشو روی در ثابت کرد

جیمین با حوله ی مشکی رنگی که همه بدنش به جز کمی از پاهاشو میپوشوند از حموم خارج شد اما با دیدن یونگی ایستاد

یونگی با اون رنگ مو ها زیادی خواستنی شده بود و جیمین فقط ترجیح میداد نگاهش نکنه چون این فراتر از تحملش بود

در ظاهر بی توجه از کنارش رد شد و سمت کمدش رفت

- میتونم کمکت کنم؟

یونگی سمتش چرخید و جیمین بی توجه توی کمدش مشغول گشتن بود

+ اوهوم یه چیزی نیاز دارم

- چی نیاز داری؟

"تو" توی دلش گفت اما با تخسی لبخند زد

+ اگه برگردی شاید بفهمی

و جیمین وقتی برگشت ارزو کرد کاش هیچوقت از حموم در نمیومد

یونگی دکمه های پیرهنشو باز کرده بود و تقریبا از تنش دراورده بود و به جز اون پنتی فقط یه لباس زیر جذب پوشیده بود

+ میخوامت جیمین شی

جیمین سریع نگاهشو از برجستگی های صورتی رنگ روی سینش گرفت

- تمومش کن

وقتی یونگی از روی تخت بلند شد، پیرهن از تنش دراومد

دست یونگی روی کمربند حولش نشست. چشم هاشو با کلافگی بست

- تمومش کن یونگی

+ هیس

آروم عضوشو مالید و حوله رو کامل باز کرد

جلو رفت و روی نوک پاهاش بلند شد

+ به جای حرف زدن منو ببوس احمق

- برو کنا..

با حس لب های یونگی روی لبهاش چشم هاش بسته شد و به جای حرف زدن با حرص مشغول مکیدن لب هاش شد

یونگی ذوق زده از حرکتش موجی به بدنش داد و خودشو به بدن نم دار جیمین مالید

جیمین چرخوندش و یونگی رو به دیوار کوبید و بوسشون رو ادامه داد

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now