PT40 HBD

2.2K 247 452
                                    


خیلی لفتش دادم.. می دونم اما عوضش با 4000 هزار کلمه ی گوگولی برگشتم خودم از قلم این پارت اصلا خوشم نمیاد.. خیلی مزخرفه ولی شما دوستش داشته باشید و کامنت بزارید

نوشتنش پروسه ای داشت

💔💙💔💙💔💙💔💙💔

با صدای توقف کامل ماشین فهمید بالاخره رسیدن خونه و می تونه استراحت کنه

در وروردی هال رو باز کرد. خونه تاریک و ساکت بود

نه خبری از خدمتکار ها بود. نه رن نه یونگی.. نه حتی جیهوپ که همیشه جلوش بود تا روی اعصابش راه بره

موقع ورود به خونه حواسش نبود و نفهمید نگهبان ها هم هستن یا نه اما یادش نمیومد دیده باشدشون

با تعجب به اطرافش نگاه کرد

ریموت رو از روی کانتر برداشت و لامپ هارو روشن کرد

- رن؟ یونگی؟؟

لحظه ای مکث.. یه صداهایی داشت میومد. کلافه به اطرافش نگاه کرد. صدایی مثل جیغ؟؟

با ترس از پله ها بالا رفت.. اونجا هم ساکت بود و صدا ها حتی کمتر هم شد

دوباره برگشت پایین.. و فهمید صدا از بیرونه

سریع سمت حیاط پشتی رفت و صدای جیغ و داد ها بیشتر شد

با دیدن صحنه ی رو به روش یه لحظه بهت زده سر جاش ایستاد

تازه فهمید اون صدای جیغ و داد مال چی بوده..

آهی کشید و جلو رفت

اول از همه دوست ییرن متوجه حضورش شد

*اوه جیمین اوپا

با صداش همه سمت جایی که نگاه می کرد و جیمین تازه تونست بین اون همه دختر یونگیو ببینه که روی یه صندلی نشسته و حالا با یه لبخند قشنگ نگاهش میکنه

با دیدن کیک تولد جلوش لحظه ای با تعجب ابروشو بالا انداخت.. حتی جیهوپم کنارش نشسته بود

به سختی لبخندی زد.. پس تولدش امروز بود؟

+ جیمینی

با صدای خوشحالش ناخواسته لبخندی زد و جلو رفت

بدون توجه به حضوری تقریبا بیست تا دختر جوون خم شد و یونگیو که میخواست بلند بشه تا بغلش کنه رو بین بازوهاش کشید

دختر های جمع بدون توجه به چشم غره ی رن سوت و جیغ کشیدن و یونگی یکم بیشتر خجالت کشید

جیمین گونه ی صورتیشو بوسید

- تولد بیبیمه پس.. و بی اجازه هم تولد گرفته

بعد از حرفش این بار گوششو بوسید

*واا آقای پارک.. این کار هارو شب هم می تونید انجام بدید..

یونگی با صورتی سرخ اولین چیزی که دستش اومد رو سمت دوست رن پرت کرد

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Where stories live. Discover now