پارت41

2.9K 429 95
                                    

بچه ها این تیکه اسماته خواهشا رعایت کنین اگه سنتون کمه یا دوست ندارین این بخش و رد کنین من هیچی وگردن نمیگیرم😅😅😅🔞🔞🔞

تهیونگ همراه جیمین توی بغلش وارد اتاق شد ،جیمین خجالت زده سرشو توگردنش فروکرده بود، حدس زدن اینکه قراره چه اتفاقی بیفته سخت نبود ،
حالا وقتشه وقت یکی شدن و عملی کردن عشقشون
تهیونگ دست آزادشو سمت گره ی کروباتش بردو خیره به جیمین بندشو شل کرد
محو حرکات مرد روبروش خمار به چشمای وحشیانه ی تهیونگ نگاه کرد که چطور خواستن و فریاد میزد
بایه حرکت سریع بدن موچی کوچولوشو روی تخت پرت کردو روش خیمه زد ،بدون اینکه کوچیکترین فرصتی بهش بده لبهاشو به اسارت گرفت و جفت دستاشو بالای سرش پین کرد
+اومم...ته!!
مکی به لبای درشت و سرخ پسرکش زدو به چشماش نگاه کرد
×بیبی ...نمیتونم خودمو کنترل کنم
لبخندی بین بوسشون زد ،بعد بستن چشماش با لذت غرق بوسه شد
کوک بعد پیداکردن جعبه ی سیاه رنگش وارد اتاق شد و وقتی دید بدون اون شروع کردن اخم ریزی کرد وتو دلش به زمین و زمان فحش داد ،هرچند حقش بود چون اونم بدون تهیونگ شروع کرده‌بود
_نگفتم تهیونگم معتادته؟
باصدای کوک هردو بوسه رو شکستن وبهش خیره شدن
کوک نیشخند زنان درحالیکه فقط یه شلوارک تنش بود سمت تخت رفت وروش نشست
_جیمینا میخوام به حقیقتی وبهت بگم
جیمین کش وقوسی به کمرش دادو یکم عقب تر رفت همین الانشم بدجوری تحریک شده بود ،لحن ددی طورانه ی کوک باعث میشد ازاینی که هست بدتر بشه
+ب...بگو
کوک از داخل جعبه چیزی برداشت و اونو جلوی چشمای جیمین تکون داد
تهیونگ تکخندی به بیبی بانی شیطونش زد ،هیچکس به اندازه ی خودش از روحیات خشنش تو سکس خبر نداشت
مطمئنا باید مخالفت میکرد ،باتوجه به اتفاقای تلخی که تو گذشته تجربه کرده بود ،نباید اجازه میداد کوک دستاشو به تاج تخت ببنده و با ویبراتور آمادش کنه
ولی چرا انقدر لذت بخش بود ؟اینبار خلاف تموم اون زمانا این اسارت ودوست داشت ،مکیده شدن گردن شیری رنگش توسط تهیونگ ودوست داشت ودرآخر برخورد دست گرم کوک روی دیک تحریک شدش باعث شد ناله هاش وآزادکنه
کوک انگشتشو نوازش وار از نوک دیک سیخ شدش تا روی سوراخش حرکت داد
_دوسش داری مگه نه ؟؟ بگو که دوسش داری
جیمین چشماشو بست ،سعی کرد با تکون دادن پایین تنش دست کوک وبیشتر روی دیکش حس کنه اما اون لعنتی با پس کشیدن دستش باعث اعتراض جیمین کوچولو شد
+چ...چرا آهه دستتو عقب کشیدی؟
تهیونگ زبونشو روی شاهرگ گردن جیمین حرکت داد، اینجوری حواس جیمین به کل از کوک پرت شد وروی تهیونگ متمرکز شد
با رسیدن به نیپل سیخ شده ی جیمین انگشتشو نواش وار روش کشید واونو به داخل فشار داد
محکم لباشو به دندون گرفت ومحکم دستاشو تکون داد نباید میزاشت دستاشو ببندن، درغیر این صورت میتونست هردوتاشونو رام خودش کنه
تهیونگ اشاره ای به کوک کرد وازش خواست از توی جعبه گیره ی نیپل موقت وبیاره
کوک با درآوردن ویبراتور ازتوی جیمین بی توجه به ناله های بلند پسر سمت میز حرکت کرد، با پیدا کردن وسیله ی مورد نظر زیر لب فاکی گفت واونو برداشت ودست تهیونگ داد

شیطان یافرشتهWhere stories live. Discover now