20:

1.3K 248 13
                                    

L:حقیقت رو گفتم که با توجه به علایقش براش خیلی بهتره که کارآموزی توی بخش طراحی رو شروع کنه. 
اون کار براش آینده ی بهتری داشت. 

بعد متوجه شدم خودش هم همچین قصدی داشته ولی دیر متوجه برنامه ی کار آموزی بخش طراحی شده. وقتی اومده بوده برای مصاحبه متوجه شده که منشی میخوایم و اونجا مصاحبه کرده و قبول شده. 

هر چند برای من واقعا اینکه چطور توی مصاحبه برای شغل منشی قبول شده هنوز هم جای سوال داشت. اما خوب بود که خودش به سرعت از پیشنهاد کار آموزی استقبال کرد.

برعکس چیزی که نشون می‌داد خوش صحبت و خونگرم بود همین باعث شد صحبتمون از کار آموزی به چیز های در ظاهر حاشیه ای که اثر عمیقی روی وجهه ی کاریش داشت کشیده بشه.

غرق صحبت شده بودیم و متوجه ی زمان طولانی صحبتمون نشدیم. 

وقتی به خودم اومدم که تلفن زنگ زد و با برداشتنش یول پشت خط بود.

_پس کجا موندی هیونگ کوچولو؟ تکالیفم تموم شد.
حدس میزدم جونگ کوک برای یول شماره دفتر رو گرفته باشه. چون موبایلم رو برای مصاحبه سایلنت کرده بودم و یول فقط شماره موبایلم رو بلد بود.

با نگاهی به ساعت متوجه شدم که بیشتر از دو ساعته که با خانم سو صحبت کردم و با عذاب وجدان گفتم:

_واقعا متاسفم دونسنگ کوچولو. یکم کارام طول کشید. زود میام خونه. چیزی لازم داری سر راه بگیرم برات؟

_نه هیونگ کوچولو. فقط زود بیا. بابا میگه با راننده شرکت هماهنگ کرده که برسوندت.

_باشه کوچولوی من. از بابات تشکر کن. و برو لیستی که بهت گفته بودم آماده کن. تا یک ساعت دیگه پیشتم.

_باشه دوست دارم.
_منم دوست دارم یول کوچولو. میبینمت. 

چون به یول قول داده بودم تا یک ساعت دیگه خونه باشم، سعی کردم زودتر کارارو انجام بدم.

فرم درخواست کار آموزی رو به سو یانگ شی دادم و بعد از پر کردن و امضا همراه فرمی که جونگ کوک امضا کرده بود برای بخش طراحی دستور کارآموزیش رو فرستادم.

الان تایم استخدام کار آموز توی شرکت نبود برای همین به دستور رییس نیاز داشت. 

اونم قول داد اینبار با توجه به چیز هایی که گفتم تمام تلاشش رو بکنه تا بتونه دست پر برگرده‌ و خودش رو بهم ثابت کنه که اشتباه نکردم که این فرصت رو براش ایجاد کردم‌.

بعد از رفتن سو یانگ شی به سرعت تمام پرونده هایی که بخاطر گرم صحبت شدن نرسیده بودم بهشون رسیدگی کنم و برای این هفته نیاز بود تا کامل بشن رو برداشتم و داخل کیفم گذاشتم. بین کارم دوباره یول بهم زنگ زد و اینبار از طریق گوشیم باهام صحبت کرد. 

Yul Choice Where stories live. Discover now