50

1.2K 239 50
                                    

_این چی بود دیگه؟
یه قلپ دیگه هم با همون روش بهم خوروند و یه برش
لیمو ترش نمک زده جلوی دهنم گرفت.
جونگ کوک_فقط برای اینکه راحت تر باشیم. لیمو ترش مورد عالقت.
با لذت به قاچ لیموی توی دستش مک زدم. لیوان و لیمو  رو کنار گذاشت و دوباره روم خیمه زد و سرشو توی گردنم برد.

_میتونی داشته باشیش. ولی نه وقتی که دارم میمیرم
برای تصاحبت لعنتی.

نیشخندی زدم و کوک اینبار بدون وجود مانع مزاحمی، از گردن تا نیپل هام رو بوسید و مکید. 
براش بلند ناله میکردم و اون با نوک زبونش با نیپلم بازی میکرد و باعث میشد بدنم زیر دستش تاب بخوره.

وقتی به قدری منو مک زد که از کبود شدنم مطمئن بشه، بالاخره خودش رو بالا کشید و بهم نگاه کرد. من هم به لب های متورمش که بخاطر بوسه های خودم بود نگاه میکردم.

کوتاه و محکم بوسیدم و بعد دستشو از روی پهلوم به
سمت کمربندم برد. قبل از باز کردن کمربند، خط وی زیر  شکمم و پهلوهامرو نوازش کرد و با بوسه کوتاهی زیر  شکمم، کمربندم رو باز کرد .
حالا جز صدای نفس نفس زدن های ما صدای سگک
آهنی کمربند که باز می شد هم میومد و این انتظار برای  پیش رفتن رو توم به شدت زیاد میکرد.

خیلی تحریک کننده بود و کند بودن جونگ کوک داشت
کالفم میکرد. الان حس اون موقعشو درک میکردم که با بوسه هام منتظرش گذاشته بودم.

داشتم از بالا نگاهش میکردم که سرش رو بالا اورد و توی  چشم هام خیره شد و قبل از در اوردن شلوار، عضوم رو محکم گرفت.

چشم هام رو بستم و آه بلندی کشیدم که از روم نیم خیز  شد و شلوارم رو تا زانو پایین کشید و من خودم با حرکت پام اون رو کناری انداختم. انگشت هاش رو از لبه ی  باکسرم رد کرد و بازیگوشانه پوشت زیر کش رو نوازش کرد.

کمی بعد باکسرم رو هم تا جای قبلی پایین کشید.
یه دفعه حس خجالت شدیدی به سراغم اومد که باعث
میشد پاهام رو جمع کنم و زانوهامو به همدیگه نزدیک،
اما کوک بهم اجازه نداد. دستش رو روی دو سر زانو هام گذاشت و پاهام رو از هم باز کرد و خودش بینشون قرار گرفت.
بی شرمانه به بدنم نگاه می کرد و لبخند میزد که به شدت خجالتم اضافه میکرد.

با دستش یکی از رون هام رو بلند کرد و سرش رو به سمتش برد و شروع به بوسیدن کرد.
حسش فوق العاده بود اما به شدت خجالت آور بود و بدنم لرزش کوتاهی کرد. ناخودآگاه سعی کردم خودمو از زیر دستش بیرون بکشم اما با دست های قویش دو طرف پهلوهامو گرفت و منو جلو کشید. حتی جلو تر از موقعیت قبلی و سیلی آرومی به داخل رونم زد.

بعد از اینکه از ثابت موندنم مطمئن شد، به لیسیدن و
بوسیدن رون هام ادامه داد.
نمیتونستم ناله هام رو کنترل کنم و گاهی از لذت حرکت زبونش و گاهی از درد مک زدناش، تابی به بدنم میدادم و اسمش رو ناله میکردم. اما نمیدونستم چی میخوام.
اینکه ولم کنه یا بیشتر به کارش ادامه بده؟ پس فقط ناله کردم و کنترل رو به خودش سپردم.
هربار که ناله مو حبس میکردم با شدت بیشتری به جون پوست بیچارم میوفتاد تا صدای ناله ام دوباره بلند بشه.

Yul Choice Where stories live. Discover now