drómos(ROad)

7.1K 1K 484
                                    




-ببین نه خودت خیلی حال داری نه من رو مودشم پس بحث نکن

زین پاهاشو بیشتر به شکمش چسبوند و با چشمای بی حالش به لیام که دست به کمر رو به روش ایستاده بود نگاه کرد

ز-من حالم سر جاشه

ل-اره اره . فقط شاید قبلش بخوای یه نگاهی تو اینه به رنگ روت بکنی . رنگ دیواری

ز-در هر صورت ...

ل-همین الانش ساکت رو گذاشتم تو ماشین پس پاشو . اینجا بذارمت و برم که چی خودتو بکشی دوباره ؟ گفتم که نه

و سمت زین و اومد و بازوشو گرفت

زین اما نگاهی به تریس کرد که به دیوار جلوی در تکیه داده بود و یکی از پاهاش به دیواربود

ز-ماشین خودمو چیکار کنم

ل-تو که نمیتونی رانندگی کنی پس باید با من بیای . ماشینتو ...

و لباشو گزید و سعی کرد چاره ای پیدا کنه

زین بلند شد و سوییچش رو از رو میز برداشت

ز-تریس

تریس سمتشون برگشت

زین سوییچ رو روی هوا برای تریس انداخت و تریس به موقع گرفتش

ت-چیکارش کنم ؟

به سوییچ نگاه میکرد

ز-لایسنس داری ؟

تریس سری به معنی اره تکون داد

ز-خوبه . ماشین رو وردار و پشت ما بیا

لیام سر درنیورد

ل-یعنی اونم میاد ال ای ؟

ت-زین چی میگی ؟ من که ...

ز-جایی نیست که بخوای بری پس برات چه فرقی داره ؟ با ما بیا و منم اونجا برات کار و جای موندن جور میکنم . اینجوری در به در میشی و کی میدونه اخرش سرت چه بلایی میاد

تریس نمیتونست تصمیم بگیره اما خب انتخاب دیگه ای هم نداشت حداقل زین یه مسیر بهش نشون میداد

ت-نگرانش نباش

و سوییچ رو روی هوا تکون داد

زین بی توجه از اتاق بیرون رفت و سمت ماشین لیام رفت

لیام به تریس نگاه کرد که کوله شو روی دوشش انداخت

ل-چه اماده ام بودی !

ت-چی ؟

لیام سرشو به طرفین تکون داد و جلوتر از تریس از اتاق بیرون زد و پشت فرمون ماشینی نشست که زین همین الانش روی صندلیش نشسته بود

زین خیلی ضعیف به نظر میرسید و خسته دیشب تا صبح به خاطر دردش نخوابیده بود و لیام میدونست چون تکون های تخت رو حس میکرد

ALEKTO [ziam]Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ