+18
جونگکوک همونطور که روی تقویمِ دیواری خم شده بود بی مقدمه پرسید « جیمین تاریخ هیتت کِیه ؟ »
دهنش با شوک از جویدن ایستاد و نگاه خشک شدش رو به روبه روش داد.
آب دهنش رو با صدا قورت داد که جونگکوک کنارش روی کاناپه نشست.با نگاه خیره و سئوالی آلفا تکهی سیب داخل دهنش رو قورت داد و جواب داد « ام، ۲۶ام؟ »
با تعجب ابرویی بالا انداخت و بعداز فهمیدن موضوعی با شوک گفت « پس زمان رات من بخاطر همین خبری ازت نبود ! توهم هیت شده بودی »
جیمین حتی اگه هیت نبود هم قرار نبود اون زمان حالی از جونگکوک بپرسه ولی به نشانهی تایید سری تکون داد و لب زد « آ_آره ، شب آخرین روزی که قبل راتت دیدمت منم ه_هیت شدم »
لبخندی زد و با مالیدن دستاش بهم شیطون گفت « پس خیلی خوب شد که! میتونیم باهام بگذرونیمش »
با خجالت چشم غرهایی به شاخهای شیطانی که به طور فرضی روی کلهی مرد میدید رفت و تکهایی دیگه از سیبِ داخل بشقاب روی پاش رو دهنش گذاشت.
بعداز مدتی جونگکوک با تردید پرسید «در مورد هیتت..چیزی هست که لازم باشه من بدونم؟ »
چند لحظه گیج به ال سی دی تلویزیون زل زد و بعد سرش رو تکون داد .
+ « نه ، فکر نمیکنم ... فقط م_من علاق_علاقهی زیادی به ل_لونه ساختن د_دارم »به اضطراب جیمین خندید و با کشیدن لپ پسر گفت « عزیزم! اینکه چیزی نیست که بخاطرش لکنت گرفتی »
لبخند قدر دانی به جونگکوک زد که مرد دوباره چشماش با شیطنت درخشید و اعلام کرد « فقط ۶ روز تا شروع هیت و راتمون موندهـــــه! »
+ « جونگکوک! تو واقعا بی شرمی! »
_ « و توهم عاشقشی عزیزم »
***
نگاهی به تخت انداخت که با حجم زیادی از بالشت و پتو احاطه شده بود.
جونگکوک از همون اول به علاقهی جیمین به سنگر بالشتی پی برده بود.
یادش بود که چند وقت پیش چشمهای جیمین چطور با دیدن خونهی بالشتی که براش درست کرده بود درخشیدند.ملافهی تمیز و گرمی رو روی تخت انداخته بود و با گذاشتن شیش تا بالشت بزرگ ، متوسط و کوچیک روی تخت لونهی مورد علاقهی جیمین رو درست کرده بود .
علاوه بر اون دور تخت رو با بالشت پوشونده بود و پردههای تخت تاج دارشون رو انداخته بود.
جونگکوک فکر همه جا رو کرده بود!
اون به همراه جیمین برای تقریبا یک هفته غذا پخته بود و بسته بندی کرده بود.
ورق های قرص و همچنین کاندوم رو داخل کشوی کنار تختشون گذاشته بود .
YOU ARE READING
A NIGHT WITHOUT STAR'S
Fanfiction📌[نام داستان: شبی بدون ستارهها ] 📌 [ژانر : عاشقانه ، اسمات ، جنایی ، امگاورس ، انگست ] 📌[ زوج : کوکمین ] 📌[خلاصه: جئون جونگکوک و کیم جیمین آلفا و امگایی که با یک قاشق طلایی داخل دهانشون به دنیا اومدن و به زودی قراره یک ازدواج تجاری بینشون رخ...