با نشستن جونگکوک کنارش ، روی کاناپه نگاه کوتاهی بهش انداخت و دوباره نگاهش رو به هانولی که داخل گهواره دراز کشیده بود داد.
بعد مدتی کوتاه با تموم شدن محتویات شیشه شیر ، اون رو از دهن پسر خارج کرد و کنار گذاشتش.
آروم شروع کرد به تکون دادن گهواره و با بالا بردن سرش نگاهش با نگاه خیره جونگکوک تلاقی کرد.هردو بدون اینکه نگاه از هم بگیرن لبخندی به همدیگه زدن. رایحهای مرد رو نامحسوس بویید و بازهم با حس کردن اون رایحهای شکلاتی و نفرت انگیز لبخندش از بین رفت.
نگاه از جونگکوک گرفت و درحالی که به چشمهای خمار و خوابآلود هانول خیره بود مردد لب زد « بوی شکلات میدی جونگکوک »
تعجب کرد و سریع شروع کرد به بوییدن خودش.
لباس داخل تنش رو به سختی بو کرد و بعد با فهمیدن منظور پسر آهانی گفت.سپس با خونسردی به کاناپه تکیه داد و گفت « این رایحهای جونهوِ ، یکی از دستامه که تازه از کانادا برگشته و امروز اومد شرکت ، بغلش کردم، شاید برای همین رایحش روم مونده »
سری تکون داد و با سعی بر اینکه مشکوک نباشه پرسید « فقط امروز دیدیش؟ »
نیشخندی زد و ابرویی بالا انداخت. با اینکه تلاشهای پسر رو برای کم اهمیت جلوه دادن موضوع میدید اما حسادت حتی از رایحهی امگا معلوم بود و دست جیمین رو براش رو میکرد.
با سرگرمی آرنجش رو به پشتی کاناپه تکیه داد و با تکیه دادن شقیقش به مشتش جواب داد « نه چند هفتهی قبل هم دیدمش ، باهاش ناهار خوردم، باهاش قهوه هم خوردم »
جیمین در جواب هوم ناراضی گفت که جونگکوک با خباثت ادامه داد « منم میخوام براش جبران کنم، بنظرت چطور ازش تشکر کنم؟ »
اشتیاقی که برای اذیت کردن جیمین داشت هیچوقت از بین نمیرفت.
ناراضی از اینکه حقی برای دخالت و غر زدن نداشت به جونگکوک پشت کرد و سعی کرد خودش رو مشغول هانول نشون بده.
ریاکشن جیمین باعث شد بی صدا به خنده بیوفته و گوشهی چشمهاش چروک بشه.
با بی محلی جیمین بجای عقب نشینی خودش رو جلو کشید و با کنجکاوی ظاهری پرسید « منم برای جبران ببرمش رستوران؟ »بیشتر خودش رو سمت جیمین کشید و ادامه داد « کدوم رستوران بهتره؟ غذای کدوم رستوران رو تاحالا دوست داشتی؟ »
چشم غرهایی به لبخند جونگکوک رفت و سعی کرد آلفا رو نادیده بگیره که مرد اضافه کرد « فردا شب شرایطش رو داری بریم؟ »
پلک زد و سعی کرد منظور جونگکوک رو بفهمه اما بعد با سردرگمی سمتش چرخید و گفت « برای چی؟ »
KAMU SEDANG MEMBACA
A NIGHT WITHOUT STAR'S
Fiksi Penggemar📌[نام داستان: شبی بدون ستارهها ] 📌 [ژانر : عاشقانه ، اسمات ، جنایی ، امگاورس ، انگست ] 📌[ زوج : کوکمین ] 📌[خلاصه: جئون جونگکوک و کیم جیمین آلفا و امگایی که با یک قاشق طلایی داخل دهانشون به دنیا اومدن و به زودی قراره یک ازدواج تجاری بینشون رخ...