📌 [ PART FORTY ]

961 199 129
                                    

پلک‌هاش به آرومی از هم فاصله گرفتن و نگاه گیجش داخل اتاق تاریک چرخید.
خمیازه‌ کوتاهی کشید و با بلند شدن از روی تخت جیمین و هانولی که خواب بودند رو چک کرد.

پرده‌های اتاق رو کاملا بهم چسبوند کرد و آباژور رو روشن کرد.
قصدی برای بیدار کردن هیچکدومشون نداشت. امیدوار بود خواب حداقل مقدار کمی هم که شده درد جیمین رو التیام بده.
از اتاق خارج شد و برای اطمینان در اتاق رو باز گذاشت.

موبایلش رو از اتاق خودش برداشت و با رفتن به آشپزخونه قهوه ساز رو روشن کرد.
پشت کانتر نشست و با دست کشیدن به صورتش آهی کشید.
موبایل رو روشن کرد و با وارد شدن به برنامه مخاطبین شماره‌ای کسی رو گرفت.

بعداز سه بوق بلاخره صدای مرد به گوشش رسید « واو ببین کی دوباره کارش بهم گیره کرده و زنگ زده! جئون جونگ‌کوک‌ »

خنده‌ی بی‌حالی کرد و جواب داد « شرمنده پسر، درگیر بودم و از طرفی چون می‌دونم فقط تو از پس این کار برمیایی بهت زنگ زدم »

ویلیام از پشت خط نمادین نگاهی به ناخوناش انداخت و نیشخندی زد.
# « ایندفعه می‌خوام کیُ نفله کنم عزیزم؟ »

لب لیسید و گیرایی مرد رو از درون تحسین کرد.
با یادآوری موضوعی که بخاطرش با ویلیام تماس گرفته بود اخمی کرد و دستش به پیشونیش کشید.

نگاهی به طبقه‌ی بالا انداخت و جواب داد « اطلاعات و آدرسش رو برات می‌فرستم فقط می‌خوام این رو یک اتفاق جلوه بدی ، میدونی که چی میگم؟ »

# « منظورت اینه که طوری بزنمش که فکر کنه خودش مقصر بوده درسته؟ »

_ « اوهوم »

ویلیام همین الانش هم میدونست که چطور قرارها کارش رو انجام بده.
با اینکه جونگ‌کوک‌ نمی‌دید اما ابرویی بالا انداخت و گفت « میدونی که اینکارا یکم خرج داره رفیق »

با دیدن جیمین که از اتاق بیرون میومد لب زد « مشکلی نیست بعداز انجام کار مبلغش رو بهم بگو برات واریز میکنم »

# « میزان کتک کاری رو برام پیامک کن »

اوکی گفت و با فاصله دادن موبایل از گوشش تماس رو قطع کرد.

موبایلش رو کنار گذاشت و همزمان جیمین وارد آشپزخونه شد.
پسر نگاهی به جونگ‌کوک‌ انداخت و بعد آروم روی صندلی، روبه روی آلفا نشست و نگاهش رو به میز داد.

گردنش رو مقداری خم کرد و درحالی که برای دیدن چشم‌های جیمین تلاش میکرد آروم پرسید « حالت خوبه؟ »

بدون اینکه حرفی بزنه فقط سر تکون داد.
پلک زد و با بلند شدن از روی صندلی سمت قهوه ساز رفت و برای خودش امریکانو درست کرد.
برای جیمین هم داخل ماگش قهوه ریخت و مقداری شیر هم بهش اضافه کرد.

A NIGHT WITHOUT STAR'S Où les histoires vivent. Découvrez maintenant