دستشو بالا آورد و آماده بود تا با در زدن اجازه ورود بخواد ولی قبل از برخورد پشت دستش با در، باز شد و اندام درشت فرانکو توی چهارچوب ظاهر شد.
فرانکو به سرعت تعظیم کرد و سوکجین هیجانزده پرسید:
*هی پسر حالت چطوره؟
=من خوبم هیونگ نیم
سوکجین خندید و شونهی فرانکو رو لمس کرد، اون پسر یک سال از جین بزرگتر بود ولی اونو هیونگ صدا میزد و این نه تنها از نظر جین بد نبود بلکه اونو بامزه ترهم میکرد.
"حتی این بچه هم با این هیکل و سنش به من احترام میذاره اونوقت اون پسرهی..."
چیشی زیرلب گفت و وقتی چهرهی سوالی فرانکو رو دید بازهم خندید و جواب داد:
*این مدتی که سرمون خلوته خوب استراحت کن، معلوم نیست از فردا چه اتفاقاتی قراره رخ بده
فرانکو لبخند معنا داری زد و گفت:
=حتما، حسابی استراحت میکنم
تعظیم دیگه ای کرد و بعداز رفتن، سوکجین تقهای به در زد و بدون اجازه گرفتن وارد اتاق شد. تهیونگ پشت میز نشسته بود و بدون اینکه نگاهشو از مانیتور لپ تاپش بگیره، گفت:
+تو که بدون اجازه میایی داخل دیگه در زدنت برای چیه؟
سوکجین دست به سینه و با قیافه حق به جانب روی مبل تک نفره لم داد و یک پاشو روی پای دیگش انداخت.
*قبلش آمادت میکنم که اگه کار غیراخلاقی میکردی بتونی خودتو جمع کنی
ابروهای تهیونگ بالا پرید و پرسید:
+کار غیراخلاقی؟...
بعداز مکث کوتاهی، نیشخند زد و دوباره نگاهشو به مانیتور داد.
+اونوقت توی یک ثانیه قراره خودمو جمع کنم؟
*اون دیگه مشکل خودته
تهیونگ با یه دست لپتاپو بست، هردوتا دستشو درهم گره کرد و زیر چونش گرفت و پرسید:
+بگو ببینم چته؟
سوکجین جوری که انگار اتفاقی نیوفتاده، شونه بالا انداخت و جواب سوالشو با سوال داد:
*چمه؟
+هنوز نیومده داره غر میزنی باز چیشده؟
و بلاخره پسر بزرگتر که انگار منتظر بود تا تهیونگ فقط یکم اصرار به دونستن کنه به سرعت جواب داد:
*این پسره...
و سوکجین هنوز شروع نکرده تهیونگ فهمید مشکلش چیه.
*بدجوری رو مخه...وای بچه پررو، بهش میگم تو اتاق تهیونگ چیکار میکنی میگه به تو چه! ببینم این گروگانمونه یا رئیسمون؟!
![](https://img.wattpad.com/cover/285062318-288-k451275.jpg)
YOU ARE READING
Diavolo(Switch)
Fanfiction_چی از جونم میخوای؟! _عاشقم شو. _عاشقت بشم که چی بشه؟ به لیست ترسهام یه اسم دیگه رو اضافه کنم؟ _تو همین الانم من رو توی لیست ترسهات داری کیم تهیونگ؛ ولی میترسی... میترسی از اینکه بفهمم جزئی از ترسهات شدم!!! ❗️فصل اول پایان یافته❗️ فصل دوم داخ...