در سراسر جهان، آکادمیهای مختلفی با عنوانهای گوناگون تاسیس شدند که کارآموزها به خواست خودشون و وابسته به علاقهای که دارند یا حتی اصرار والدین، برای آموزش به اونجا پا میذارند. آرامش و سکوت رو میشه تو آکادمیهای مجسمهسازی، در کنار هنرجوهایی پیدا کرد که با بدن خشکشده و کمر گرفته مجسمه میسازند. اغلب آکادمیهای آموزش زبان، محیط خشک و کسالتباری دارند و رقابت تنگاتنگی بین هنرجوهای آکادمی موسیقی هست اما جدا از تمام اینها، گوشهای از این دنیا به صورت مخفیانه آکادمیهایی ساخته شده که جای هنر و موسیقی، زبان و شمعسازی، نحوه پس گرفتن هدیهی الهی از انسانها آموزش داده میشه. زندگی؛ این بزرگترین هدیهی الهی به انسانهاست.
سال 1934 زمانی که مبارزات آزادیخواهها برای رهایی کشور از استعمار ژاپن، تبدیل به کابوس نگرانکنندهای برای سران نظامی ژاپن شد در یکی از جزایر کوچیک و غیرمسکونی که در قسمت جنوب غربی کشور قرارداشت، آکادمی بزرگی به نام آکادمی بلچر تاسیس شد. پروژهی بلچر ترکیبی از آیندهنگری و طمع برای حکومت به شبهجزیرهی کره بود و با هدف تبدیل نوزادان چوسان به سربازان وفادار به حکومت ژاپن کلید خورد.
محققان این آکادمی با این رویا که تا حد ممکن از مبارزان آزادیخواه آیندهی کره، سربازهای وفادار برای آیندهی حکومت ژاپن بسازند شروع به فعالیت کردند. طی ده سال بیش از هزاران نوزاد و کودک گمشده، تحت آزمایشات و آموزشهای بیرحمانه کشته و گمنام دفن شدند تا در نهایت آکادمی به سازماندهی و قوانین یکپارچه و معین رسید.
این پروژهی بیرحمانه حتی بعد از استقلال کره، شبیه به خیلی از آزمایشات و شکنجههای دوران استعمار به دلایل منفعت سیاسی_نظامی از عموم مردم مخفی موند، به این دلیل که وزیر دفاع دولت جدید وجود چنین تشکیلاتی رو برای پاکسازی مخالفان دولت لازم و مفید میدونست. کودکان خالی از احساسی که جز خونخواری و کشتار چیز دیگهای رو نمیشناختند بهترین سلاح برای پاکسازی مخالفان بودند. هیچکس به یه بچه شک نمیکرد. هیچکس یه بچه رو به قتل متهم نمیکرد.
آکادمیای که توسط فرماندهان نظامی ژاپن شکل گرفت، بعد از استقلال کره به وسیلهی نمایندگان کره هدایت شد تا در نهایت با مرگ وزیر دفاع، مدیر این آکادمی مسیرش رو از حکومت جدا کرد و به صورت مستقل به فعالیتش ادامه داد.
این خلاصهی مفیدی از کتاب تاریخ سال دوم بود که کارآموزها در سن پنجسالگی باید حفظ میکردند. البته توی کتاب اصلی که به کارآموزها آموزش داده میشد چیزی درمورد اینکه این نوزادها از کجا میان نوشته نشده بود و حقیقت زشت در لباس زیبایی از کلمات تحسینبرانگیز و پرافتخار به گونهای تحریف شده بود که کارآموزها از همون ابتدای کودکی تصور میکردند برای رسیدن به هدفی باارزش تلاش میکنند.
YOU ARE READING
⌊ Enigma ⌉
Action❦→ E N I G M ᗩ ←❦ 🕯Cᴏᴜᴘʟᴇs: Cʜᴀɴʙᴀᴇᴋ/ Hᴜɴʜᴀɴ /Kaisoo 🕯Gᴇɴʀᴇ: Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ | drαм | Myѕтerιoυѕ | Sмυт | angst وقتی به خونهی جدید اثاثکشی کردم، صاحبخونه میگفت خونهای که پنجرهی اتاقم رو به حیاطش باز میشه سالهاست که متروک و خالیه اما من نیمههای ش...