BT21 (14)

2.6K 371 121
                                    

+صب بخیر جین هیونگ

-صب بخیر کوک چطوری؟

+ممنون خوبم..بقیه کجان؟

-نامجون و تهیونگ و جیمین رفتن برای ضبط هوسوکم داره فیلم میبینه یونگیم خوابیده..دیشب تا دیروقت بیدار بود رو لیریک تهیونگ کار کرد

+اوهوم..یونگی هیونگ خیلی خسته میشه

سرشو تکون داد و ظرف نون تست رو داد بهم

+اوووم نوتلا داریم؟

پوکر بهم نگاه کرد

-فک کنم هنوزم عادت نکردی اینجا خونه مامان جونت نیست..یکم عسل ته ظرف مونده میخوری بخور نمیخوری برو اتاقت

و بعد ظرف عسل رو گذاشت رو میز..وات د فاک؟این که یه قاشق چایخوریم نیس :/
یه نون برداشتم و رفتم دوباره تو اتاقم..چیزی تا ناهار نمونده پس همین برای صبحانه بسه

گوشیمو برداشتم و رو تخت دراز کشیدم..تو گروهی که فقط ما هفت تا بودیم پیام اومده بود

نامجون:سوکجین و یونگی و هوسوک و جونگ کوک زود بیاین اتاق ۵۱ . یه برنامه دارن باید هممون باشیم و اینکه لباس خوب بپوشین چون احتمالا فیلم برداریم باشه..زود بیاین

برنامه چی که انقد یهویی؟گوشیو گذاشتم رو پاتختی و بلند شدم و رفتم اتاق یونگی هیونگ اما اون تو اتاق نبود؟

رفتم پایین که به هوسوک هیونگ هم بگم که دیدم دوتاشون پیش جین هیونگم

+شما هم پیام نامجون هیونگ رو خوندین؟

-آره..بریم آماده شیم

و بعد هرکی سمت اتاق خودش رفت

من دوس دارم تو فیلمبرداری و برنامه ها لباسای ساده بپوشم پس یه تیشرت مشکی ساده با یه شلوار جین تنگ پوشیدم و کارم با آینه شروع شد

اگه الان به این قیافم نرسم مطمئنم آرمیا من رو با یه فلفل دلمه ای اشتباه میگیرم..هه جئون فلفل دلمه ای..چه زیبا

مو هامو شونه زدم و چتریارو روی پیشونیم مرتب کردم و یکم ازون اختراع جدیدم که مخلوطی ژل مو و آب و روغن آرگان بود رو به موهام زدم..عااالی شد..اگه بفروشمش به هیونگا چقدر کاسب میشم؟شایدم بگم که بجاش غذای بیشتری مال من بشه..آه دارم چی میگم..خل شدم رفتتت

دیگه ور رفتن با موهامو تموم کردم و یکم کرم پودر زدم چون واقعا جای جوشای فاکیه نوجوانی خیلی زشت بود مخصوصا روی پیشونیم..عق

بعد اینکه مطمئن شدم که جای جوشام معلوم نیست یه برق لب برداشتم و ب لبم زدم و یکووچووولوووووو هم خط چشم

واهاهاهاااای گاد این فرشته کیه جلوی چشمای من

بلند شدم و بعد کلی قربون صدقه خودم رفتن گوشیمو برداشتم و از اتاق بیرون رفتم

My Turn! [VKOOK] जहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें