Court(55)

1.3K 190 76
                                    

‍‍‍‍‍من خیلی سعی کردم دل تهیونگو بدست بیارم.. اون عادی رفتار میکرد.. مثل همیشه ولی عذاب وجدان داشتم

یعنی من انقد تغییر کردم؟

امروز بعدازظهر ساعت 3 باید برن دادگاه و الان ساعت2

میونگ تگوکو خونه دوستش گذاشته و خوذشم از صب اونجاس

-جونگ کوک

+بله؟

-میتونی از تو کشو میز میونگ برام شناسناممو بیاری؟

+چشم

رفتم تو اتاقشونوکشو میز میونگو باز کردم

چند تا برگه بود یکم زیر و رو کردم تا تونستم شناسنامه رو پیدا کنم

خواستم در کشو رو ببندم که چشمم به یه برگه آزمایش خورد..

اون آزمایش بارداری بود؟

من رشتم تجربی بوده  مطمئنا بلدم آزمایش بخونم و مطمئنم اون آزمایش بارداری بود

نه نه این دروغه.. میونگ حاملس؟

تاریخشو نگاه کردم.. یعنی الان.. حدودا.. سه ماهشه؟

داشتم منفجر میشدم

پاهام شل شد و روی زمین افتادم
یعنی قرار نیست.. به این راحتی تمومشه؟

-اه جونگ کوک من عجله دارم چرا انقد لفتش.. جونگ کوک؟؟

تا من رو دید اومد پیشم نشست
-چی شده جونگ کوک؟

+تهیونگ.. اینو ببین
برگه رو دادم بهش

برگه رو گرفت و با تعجب نگاه کرد

-این دیگه چیه؟

+میونگ..حاملس

حتی با گفتنشم دنیا رو سرم خراب شد..

-چی؟؟
چشماش گشاد شد و به برگه خیره شد

-اگه.. اگه حامله باشه.. دیگه

+تهیونگ.. تو نمبتونب ازش جدا شی

-جونگ کوک.. میتونی بفهمی چند ماهشه؟اصلا مطمئنی مال میونگه؟

+اره.. 3ماهشه
میخواستم توی اتاقم برم و انقد گریه کنم تا بمیرم

هرچند تاحالا فک نکنم کسی از گریه زیاد مرده باشه

-3ماه ؟؟ مطمئنی جونگ کوک؟

+تاریخشو خودت ببین.. ازون تاریخی که اون گفته یه ماهشه تا الان دوماه گذشته.. این ازمایش کره نیست

.
.
.

=مطمئن هستید که میخواین از هم جدا شید ؟شما11سال باهم زندگي کردید

+مطمئنیم جناب.. اون به من خیانت کرده.. من نمیتونم یه ادم خیانتکارو تحمل کنم

=شاید سوتفاهم شده.. اول همه چیز رو باهم حل کنید

My Turn! [VKOOK] Where stories live. Discover now