My Turn! [VKOOK]

Failure(54)

‍‍‍‍ میونگ وقتی خونه برگشت خیلی عادی رفتار میکرد

مثل همیشه رفتار میکرد البته اگه کم حرف شدنش با تهیونگ و وقت گذاشتن زیادیش برای تگوکو در نظر نگیریم

فعلا هیچ کدوم به خانواده هاشون چیزی نگفتن

پس فردا دادگاهشونه.. تهیونگ خیلی استرس داره.. بهش حق میدم و متاسفانه از خودم بدم میاد

صبحانه رو چیدم و خودمم یکم خوردم و رفتم تو اتاقم

بکهیون هیونگ وقتایی که کسی خونه نیست میاد و بهم سر میزنه.. اون واقعا یه هیونگ واقعیه

لباسای کثیفمو توی یه سبد انداختم.. دیگه خیلی لباسای کثیفم زیاد شده بودن

صدای نوتیفکشن گوشیم اومد

بلند شدم و رفتم گوشیمو برداشتم

ناشناس؟

"سلام"

این دیگه کیه؟

بازم بدبختی جدید؟

+سلام..شما؟

"اوه سهونم.. میشناسی؟"

اوه سهون؟ مکنه.. اکسو؟؟؟؟ اون با من چیکار..

قضیه گپ؟؟؟

+بله بله میشناسم.. ببخشید بجا نیاوردم.. خوب هستید سهون شی؟

خب.. من با اعضای اکسو صمیمیم ولی سهون فرق داره.. همیشه یا بیرون بود یا خواب بود یا حوصله نداشت.. کلا آدم سردیه

"من مقدمه چینیم اصلا خوب نیست فقط بگو تو همون کوکی؟"

لعنت بهت بکهیون

+کدوم کوک؟

اره اره خودتو به خنگی بزن.. این بهترین راهه

"خودت میدونی.. تو همونی"

+آره

"میشه همدیگه رو ببینیم؟"

اوکی.. همینو کم داشتیم

+عام.. سهون شی من واقعا سرم شلوغه

"ببخشید اینو میگم ولی تا اونجا که میدونم من آیدولم و سرم باید شلوغ باشه نه تو"

الان این یعنی میخواد به رخ من بکشه؟

‌+بله شما آیدولا کل کاراتونو براتون انجام میدن ولی من کارای خودم و یه ایدول و دوتا بچه رو انجام میدم

"خودت آیدول بودی و میدونی کاملا حرفم اشتباس .. امروز بعد از ظهر ساعت 6 کافه گلدن میلک"

هه چه پررو

+ببخشید ولی نمیتونم

"مسخره بازی درنیار.. منتظرم.. خدافظ"

قبلا پررو بود ولی الان دیگه خیلیییییی

چرا دارم خودمو گول میزنم.. خودمم دوس دارم ببینمش.. اما ازش خجالت میکشم