Visit(49)

1.4K 202 195
                                    

‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍صب زودتراز زنگ ساعتم بیدار شدم

امروز باید پرونده میونگو میگرفتم و به فکر یه مدرسه براش میشدم

طبق برنامه میونگ براش کمی سبزیجات سرخ شده درست کردم و برای نارا و تگوک پنکیک

تهیونگ عادت داشت فقط یه لیوان قهوه بخوره و منم اصلا اشتها نداشتم

بعداز اینکه صبحانه هارو حاضی کردم و روی میز چیدم گوشیمو از اتاق اوردم و توی هال نشستم

به یکی از عکسای چند وقت پیشم نگاه کردم.. من چرا انقد شکسته شدم؟

من دیگه اینجا کاری ندارم.. دوباره برمیگردم بوسان

هم مدارسش برای نارا بهتره هم برای خودم بهتره.. پس تهیونگ بودن خیلی دردناکه

تو افکارم غرق شده بود که یهو تهیونگو دیدم

+صب بخیر

-عه بیداری؟ صب بخیر

سمتم اومد و پیشم نشست

-چرا زود بیدار شدی؟

+خوابم دیگه نبرد تو چرا؟

-میونگ همش ناله میکرد نمیدونم چشه.. دیگه نتونستم بخوابم

+اوهوم

-راستی خواستم بپرسم.. نارا چجوری برگشت؟

+یه ویدیو از خودش و دوس پسرش پخش شده تو گروه مدرسشون

-چی؟؟ چجور فیلمی

سکوت کردم.. چی باید میگفتم؟

-نگو که..

+دقیقا

-شتتت

+امروز میرم پروندشو بگیرم.. خواستم یه چیزیم بگم

-بگو

+من قراره برگردم بوسان

چشماش گرد شد

-چ..چرا؟

+دیگه دلیلی برای موندنم تو سئول ندارم

-پس.. من چی؟

+تو برای خودت دلیل داری.. بوسان برای من و نارا بهتره

-نه نه نه من نمیخوام دوباره از دستت بدم

+تو بدون من با زن و بچت زنده ای

-جونگ کوک.. من.. من تو رو میخوام میفهمی؟

واوو تروخدا؟ اره جون عمت

+عزیزم تو به این فک کردی من چقد اینجا اذیت میشم؟

-چرا اذیت میشی؟

+تو اذیت نمیشی اگه بیای خونه من و سورا و من و سورا هرشب پیش هم باشیم و من همش ناز سورارو بکشم و شوخی کنم باهاش؟

-جونگ کوک.. من راهی ندارم.. اگه سرد رفتار کنم تورو اذیت میکنه

+من حاضرم اذیت شم ولی این حال رو نداشته باشم

My Turn! [VKOOK] Where stories live. Discover now