My Turn! [VKOOK]

Nara returned (48)

‍‍‍×بیدار شدی خانم کوچولو؟

با اون پوزخند مسخرش

به درد زیادی که توی کل بدنم به خصوص کمرم پیچید توجه نکردم و بهش حمله کردم و گلوشو گرفتم

~توی عوضی.. چطور تونستی؟

دستمو پایین کشید و محکم گرفت که تکون نخورم

×واقعا فک کردی یه پسر بخاطر چی با یه دختر دوست میشه؟

~من.. من خودمو در اختیارت گذاشتم..

×بنظرم عادلانه نبود بچه های کلاس نتونن ببینن

~توی عوضی مطمئن باش ددیم بلایی سرت میاره که...

با سیلی که تو صورتم خورد ساکت شدم

×اون ددیه بی عرضه هرزت هیچ غلطی نمیکنه.. اون اگه عرضه داشت نمیزاشت دخترش با یه پسر بی اصل و نسب دوست شه.. البته خود اون مثل یه دختر هرزش.. حتی پسرم نیس

~خفه شوووو.. ددیه من هرچی باشه از تو مرد تره

×بدم نمیاد یه کتک درست حسابی بهت بزنم

~بزننن.. منو از چی میترسونی؟ بزننن

×پنج دقیقه وقت داری از خونم بری بیرون وگرنه اون ددیه بیچارتو بدبخت تر میکنم

سریع لباسامو گوشیدم و زدم بیرون

وسایلم به درککککک

اما الان باید کجا برم؟

.
.
.

از صب هرچی به کیهیون زنگ میزدم جواب نمیداد

نکنه اتفاقی براش افتاده؟

صبح چون که میونگ خودش میخواد مدرسه دخترشو ببینه تگوکو رسوند و تهیونگم رفته بود خونه جیمین

ناهار رو اماده کردم و داخل مایکروویو گذاشتم که سرد نشه

باید به مدرسه زنگ بزنم؟ اگه بازم کیهیون آسیب دیده باشه چی؟

دوباره به کیهیون زنگ زدم اما وقتی دیدم جواب نمیده شماره مدرسه رو گرفتم
4تا بوق خورد و جواب دادن

-بله؟

+سلام.. جئون هستم.. پدر نارا..

-اها شمایین.. اقای جئوت از دخترتون خبر دارین ؟

+راستش چند وقتیه از خونه رفته و انگار پیش دوستش بوده و کیهیون دوستش گفت که دبروز مدرسه اومده ولی امروز هرچی به کیهیون زنگ میزنم جواب نمیده

-اقای کیم یه اتفاقی افتاده

بدنم یخ کرد

+چیشده

-دخترتون انگار دیشب با دوس پسرش رابطه داشته و... فیلمش توی گروه کلاسشون به اشتراک گذاشته شده