leave me(52)

1.4K 195 73
                                    

‍‍‍‍‍‍به وضوح میتونستم ببینم تهیونگ چقد تو خودشه و استرس داره..

میونگ رفته بود حموم و الان داشت موهاشو خشت میکرد

+تهیونگ
جواب نداد و حتی تکونم نخورد

+تهیوونگ
هول شد و برگشت سمتم

-جونم؟

+ببخشید که بخاطر من مجبوری این کارو بکنی

-من خودم اینو میخوام

+خیلی استرس داری

-نه فقط باید یکم رو حرفایی که میخوام بزنم تمرکز کنم.. نباید سوتی بدم و اسمی از تو ببرم

+اره.. ولی فک نکنم خیلی برات خوب بشه

-میدونم.. ممکنه حتی از کمپانی بیرونم کنن.. از دست میونگ هرکاری برمیاد

عذاب وجدان بدی افتاد تو دلم... اگه از کمپانی اخراجش میکردن هیچوقت خودمو نمیبخشیدم

-میگما.. جونگ کوک

+بله؟

-یاااا بگو جانم

+بله بهتره

-به من باید بگی جانم

+حالا جانم.. بگو

-خب حالا شد.. میگم بهتر نیست تو خونه نباشی؟ هرجوری فکر میکنم.. بودن تو امروز درست نیست.. من نمیخوام میونگ بفهمه تو چیزی میدونی

+درست میگی اما.. من باید کجا برم؟

-پیش بکهیون یا.. جیمین یا هرکدوم از اعضا یا میتونی.. بری تو شهر گشت بزنی ولی اینیکی خوب نیست

خب تبریک میگم نارا جان.. کاری کردی به جیمین هیونگ به انداره قبلا علاقه نداشتخ باشم

بقیه اعضاهم فکر نمیکنم دوس داشته باشن منو ببینن دیگه.. فک نکنم با من احساس راحتی کنن

+میرم پیش بکهیون هیونگ

-باشه هرجور راحتی

+من میرم پس.. من کی برگردم؟

-باشه.. بهت میگم کی بیای

+باشه

رفتم تو اتاقمو یه شلوار تقریبا گشاد مشکی با یه تیشرت خیلی گشاد مشکی پوشیدم و موهامو دیگه شونه نزدم فقط با دست یکم صاف کردم.. اسپریم ریه رو هم توی جیبم گذاشتم چون میدونستم از استرس نفس تنگی میگیرم.. جوراز مشکیه کوتاهیم پوشیدم و سوییچ و گوشیمو برداشتم و رفتم بیرون

شماره بکهیون هیونگو گرفتم و خب خداروشکر بعداز 3تا بوق جواب داد

"سلام بچ

+سلام بیگ بچ

" چطوری چسو جان؟

+بد نیستم.. خوابگاهی بیام پیشت یکی دوساعت؟

My Turn! [VKOOK] Where stories live. Discover now