Part 36⚡

3.2K 303 74
                                    


-فلش بک به شبی که یونگی از جیمین درخواستِ ازدواج کرد -
جلو رفت و دستش رو پشت گردنِ جیمین رسوند و سرش رو جلو آورد و روی موهاش رو بوسید..
این بوسه برای هردو طعم درد میداد.
یه جداییِ اجباری که بویی از اختیار نبرده بود..
بیشتر از این صبر نکرد و از اتاق خارج شد.. 
میدونست اگر بیشتر بمونه کار دست خودشون میده.
گوشیش رو روشن کرد و به تئو پیام داد " مراقبش باش" پشت موتوری که کرایه کرده بود نشست و سگِتِ عمارتی که جهنمش شده بود روند.
بعد از رفتن یونگی روی تخت نشست و به حلقه اش نگاه کرد
" وقتشه من اینو بکنم توی سوراخ دهنِ جی کی!"
نیشخندی زد و بینیش رو بالا کشید، توی گوشیش دنبالِ شماره ی جونگ کوک گشت که در باز شد و تئو داخل اومد" رفت؟"
***

از ساختمونِ مسافرخونه خارج شد و پشتِ کوچه رفت.
مردی داخلِ مغازه ی ساندویچ فروشی منتظرش بود.
صندلی رو عقب کشید و پشت پیشخوان نشست" اگه اتفاقی براش بیفته خودم میکشمت!"
مرد نوشیدنیش رو روی کانتر گذاشت و صورتش رو سمتِ یونگی چرخوند" تو یه بازپرسِ لعنتی رو تهدید نمیکنی خب؟کاری که میکنیم ریسکه! از همون روزی که مورا جات رو گفت و خواست باهات برای گیر انداختنِ پدرش همکاری کنم، میدونستم که سر از دست دادن کارم و گرفتِنِ  ترفیع شرط بستم! پس بدون شرایطمون یکیه! "
یونگی نفس کلافه ای کشید و کاغذی از جیبش درآورد" تو به مورا کمک کردی که فرار کنه تا بتونی مایکل رو گیر بندازی، چرا تحقیقات رو از اول روی اون عوضی شروع نکردی؟!" بازپرسِ جوون به صندلیش تکیه داد و بینیش رو بالا کشید" چون پرونده دیگه مال من نیست. بعد از فرار مورا ازم گرفتنش و دادنش به یه احمق! اما من باید اون پدرِ لعنتیش رو گیر بندازم."
یونگی سرتکون داد" اونا میان سراغ جیمین ،بعدش میخوای چطوری نجاتمون بدی؟"
آدام ؛ از جیبِ داخلیه کاپشنش عکسی بیرون کشید و مقابلِ یونگی گرفت" بعد ازینکه مورا رو پیدا کردی و مدارک رو ازش گرفتی، اینجا همدیگه رو میبینیم.اگر هر اتفاقی افتاد و شماها گیر افتادین، طبق گفته های مورا، مایک شما رو به دریاچه بانچز میبره تا بکشه. من پایینِ صخره ها با چندنفر مجهز آماده ام تا شرایط که وخیم شد کمکتون کنم. بازم برای اینکه اشتباهی پیش نیاد، همکارم توی سرویس بهداشتیِ اینجا یه ردیابِ چیپی توی بازوت جاساز میکنه تا پیداتون کنیم."

یونگی بعد از کمی مکث صحبت کرد" فقط نمیخوام اتفاقی برای جیمین بیفته"
آدام بهش اطمینان داده بود که اون پسر رو زنده از این عملیات خارج میکنه.
بخاطر تصمیمی که مورا گرفت و ریسکی که خودش کرد تا اون باندِ مافیا رو گیر بندازه، خیلی چیزا رو در صورتِ مردنِ این دو پسر از دست میداد.
به سختی یونگی رو راضی کرده بود تا از سئول به آمریکا بیاد و برای این عملیات کمکش کنه، وگرنه خیلی قبلتر یونگی جایِ احتمالیه مورا رو گفته بود اما آدام برای اینکه بتونه مایکل و دار و دسته اش رو گیر بندازه، نیاز به صحنه سازی داشت.
یه استیجِ صیقلی با نقش آفرینیِ حساب شده از دو عاشق که حاضر نیستن از هم بگذرن.

Love You So Bad | VKOOK - YOONMINWhere stories live. Discover now