دیوارهای نم دار ، بوی خون ، بوی آهن ، دود سیگار ، نور کم همه و همه فضای مرگباری رو برای قربانی که داخل انبار بود فراهم می کرد
قربانی که قربانی غرور خودش شده بود و آلفای سلطنتی رو عصبانی کرده بود
دود سیگار آلفای سلطنتی حاله ای روی صورتش ایجاد کرده بود و از اون طرف ضعف اجازه دید درست رو به قربانی نمیداد
آلفای نر تگزاسی اشتباه کرده بود ، یه اشتباه بزرگ ، آلفای تگزاسی هیچ وقت نباید به محموله دراگ آلفای سلطنتی طمع می کرد
نامجون: خب ؟ توضیحی داری ؟
آلفای سلطنتی به زبان کشور های که باهاشون معامله می کرد مسلط بود ، آلفای تگزاسی توان حرف زدن نداشت
صدای بم و کلفت آلفای سلطنتی براش مثل ناقوس مرگ بود ، درست همون طور گوش خراش و ترسناک
& ا....اشتب.....باه.....کردم......ار......ارباب
آلفای تگزاسی با تمام توانی کنی براش مونده بود گفت اما خب این آلفای سلطنتی رو راضی نکرد
نامجون: می دونی برای یه آلفا غرورش مهمه درسته ؟
& ب.....بله
نامجون: هوووممم خوبه و اینم میدونی که افراد من هم نیاز های جنسی دارن درسته ؟
آلفای تگزاسی توان ترس رو توی چشماش ریخت و به آلفای سلطنتی چشم دوخت
آلفای سلطنتی پوزخندی زد ، معنی اون پوزخند رو تمام دنیای مافیا می شناختن و همین باعث میشد لرزه به تن آلفای تگزاسی بیوفته
نامجون: می خوایدش ؟
آلفای سلطنتی ور به افرادش با صدای بلندی گفت ، افرادش ساکت موندن
افراد آلفای سلطنتی یه مشت سست عنصر شهوتی نبودن ، بخاطر همین بود که نمیشد اونا رو خرید
نامجون: ( پوزخند) اینقدر حقیری که حتی رغبت نمی کنن بکننت
فیتیله سیگار برگش رو زمین انداخت و بلند شد ، رو به روی آلفای تگزاسی ایستاد
به افرادش اشاره ای کرد ، یکی از افراد فک آلفای تگزاسی رو گرفت و صورت اونو بالا آورد
آلفای سلطنتی براندازی کرد ، صورت خواستنی داشت ، الفای سلطنتی نیشخندی زد
نامجون: بهش برسین بعدش بدینش به الکس
# الکس برده فروش قربان ؟
نامجون: اوهوم خیلی از آلفا های سلطنتی خواهان یه الفای چشم مشکی هستن
# بله قربان
نامجون سری تکون داد ، به سمت در انباری رفت ، در رو براش باز کردن
با قدمای محکمش از پله ها بالا رفت ، از محوطه پشت عمارتش خارج شد
![](https://img.wattpad.com/cover/342283863-288-k628896.jpg)
BẠN ĐANG ĐỌC
ICE [Namjin]
Truyện Ngắnنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...