به حالت انسانی برگشت و ثانیه بعد دنیا مقابلش توی تاریکی فرو رفت
با افتادن جسم بی جون نامجون ، تهیونگ و یونگی زوزه ناراحتی کشیدن و به سمتش رفتن
یونگی روی زمین خوابید ، تهیونگ با هر زحمتی بود تن زخمی و خسته نامجون رو با پنجه ها و دندوناش روی بدن یونگی انداخت
یونگی آروم بلند شد جسم نامجون از روی بدنش نیوفته و بعد از اون قدم های آرومش رو به سمت ماشین برداشت
تهیونگ مدام زوزه های آرومی می کشید و پوزه اش رو به دست نامجون می مالید تا شاید واکنشی نشون بده
یونگی: تهیونگ اون خسته و زخمیه و در ضمن بیهوشه
ته: هیونگ من نگرانشم ، اصلا چرا به حرفش گوش کردیم ؟ چرا نرفتیم جلو ؟
یونگی: منم نمیدونم فعلا بیا برسونیمش خونه من
به ماشین رسیدن ، تهیونگ به حالت انسانیش برگشت و جسم نامجون رو از روی یونگی برداشت
یونگی با سریعترین حالت ممکن تبدیل شد و به کمک هم نامجون رو توی ماشین گذاشتن
بلافاصله سوار شدن و یونگی ماشین رو به حرکت در آورد ......
لباسای خونیش رو در اوردن ، چیزی جز باکسر تن نامجون نبود چون هر نقطه بدنش زخمی بود
یونگی: تا من زخماش و می شورم برو دکتر لی رو خبر کن
ته: باشه
یونگی مشغول تمیز کردن زمانی نامجون شد و تهیونگ با دستای لرزون مشغول گرفتن شماره دکتر شد
یونگی: مرتیکه احمقققق ، عوضی ، مرد شورت رو ببرن ، فاک بهت ....
همون طور که زخماش رو تمیز می کرد زیر لب از عصبانیت و نگرانی نامجون رو فحش میداد
ته: گفت یه ربع دیگه اینجاست
یونگی: خوبه بیا کمک من
ته: اومدم...........
دکتر بالای سر نامجون بود ، زخم پهلوش ، رونش، بازوش و پشت کمرش نیاز به بخیه داشت
دکتر از پهلوش شروع کرده بود و الان حدود یک ساعت بود که درگیر زخم پهلوش بود
تهیونگ و یونگی به دلیل اینکه آلفای سلطنتی بودن حق نداشتن تو اون اتاق باشن
دکتر بالاخره تونست زخم پهلوش رو تموم کنه و بعد از پانسمان اون به کمک پرستار بتا سراغ زخم رونش رفت .....
صبح زود بود که کار دکتر تموم شد و با دستای خونی از اتاق بیرون اومد
& آقای مین ببخشید من کجا می تونم دستامو بشورم؟
یونگی: بفرمایید از این طرف
دکتر بعد از تموم شدن کارش دوباره به اتاق برگشت ، سرم خونی به نامجون وصل کرد و دوباره بیرون اومد
![](https://img.wattpad.com/cover/342283863-288-k628896.jpg)
VOCÊ ESTÁ LENDO
ICE [Namjin]
Contoنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...