لبه های کتش رو بهم نزدیک تر کرد و زیپ جلیقه اش رو بالاتر کشیدبا اخم و فک قفل شده به آلفای هندی رو به روش نگاه می کرد و گاهی برای حرفاش سری تکون میداد
آخه محض رضای فاااکک!! چرا باید درست یک هفته بعد از ازدواجش امگای دوست داشتنیش رو ول کنه و به مضحرفات آلفای روی هر و گوش بده ؟
الان به جای این کار مسخره می تونست پیش امگاش باشه و رایحه شیرینش رو به ریه هایش بفرسته
آکاش پاتل، آلفای خون خالص هندی و یکی از معروف ترین مافیا های هند و البته دختر الفاش آکریتا پاتل مهمونای امروزش بودن
عشوه های دختر آلفا به شدت روی مخش بود ، بخاطر راتش یک هفته کامل با جین سکس داشت و قطعا رایحه شیرین امگاش روش مونده اما خب انگار دختر رو به روش این چیزا حالیش نبود
و این موضوع بیشتر از هر چی داشت اعصاب بهم ریخته آلفا رو تحریک می کرد
آکریتا چشمک دلبرانه ای برای نامجون زد و همین مثل یه جرقه آلفا رو منفجر کرد
با دست بزرگ و مردونه اش روی میز کوبید که آلفای خون خالص در دم ساکت شد
نامجون: جنست چیه ؟
به هندی پرسید ، تقریبا به زبان کشور هایی که باهاشون معامله می کرد مسلط بود
آکاش: کو.... کوکائین و ه....هروئین
نامجون: خالص؟
آکاش: می ....تونید....چک کنید
نامجون: نمونه
آکاش به یکی از افرادش اشاره کرد ، بادیگارد هندی آروم و با احترام کیف سامسونت کوچیک و مشکی رو روی میز گذاشت و درش رو آروم باز کرد
نامجون بسته ای از بین بسته های کوچیک برداشت و درش رو باز کرد ، بسته رو نزدیک بینیش برد
به عنوان یه آلفای سلطنتی بویایی فوق العاده ای داشت و کوچک ترین ناخالصی رو تشخیص میداد
بو کشید ، غیر از بوی کوکائین بوی آهک و نمک رو هم حس می کرد
پوزخند سردی زد و پوزخند سردش باعث لرزش دو آلفای هندی شد
نامجون: که خالصه؟ هوومم؟
بسته رو روی میز پرت کرد و از جاش بلند شد ، با قدم های آروم به سمت آلفای هندی حرکت کرد
خم شد و صورتش تو فاصله چند سانتی آلفای هندی قرار گرفت ، با صدای بمش شروع به حرف زدن کرد و صدای بمش لرز بدی به تن آلفای هندی انداخت
نامجون: دختر یا پسری داری که جانشینت باشه ؟
آکاش: ب....بله....ارباب
نامجون: هممم خوبه
صاف ایستاد و عقب گرد کرد ، روی صندلیش نشست و پاش رو روی پاش انداخت
YOU ARE READING
ICE [Namjin]
Short Storyنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...