30

942 91 2
                                    

( اوممممم نیاز دیدم یه نکته ای رو بگم ، اینکه توی این فیک هیچ اتفاق هیجان انگیز قرار نیست بیوفته و همین طور سافت و کیوت ادامه داره 😊)

از قصد زیر پیراهنش یه تی شرت پوشیده بود و دکمه های پیراهنش رو باز گذاشته

با این کارش به خوبی مارک ارغوانی روی گردنش رو به همه نشون میداد

وارد کلاس شد و جای همیشگیش نشست ، دفتر و مدادش رو روی میز گذاشت تا  ، تا اومدن استاد کمی نقاشی کنه

کوک حالش بد بود و امروز دانشگاه نمی اومد و وقتی ازش پرسید چی شده گفت به موقعش بهش میگه

همون طور که نقاشی میکشید به لباش فکر میکرد ، دیشب وقتی الفاش مارکش کرده بود تا چند ساعت نگران و پریشون بود و همش حال جین رو می پرسید

الفاش رو درک می کرد ، خودش وقتی به نبود الفاش فکر می کرد دیوانه میشد

لبخند تمسخر آمیزی به خودش زد ، هیچ وقت یادش نمیره که چطور آلفا رو زود قضاوت کرده بود و ازش فرار کرده بود

نامجون حتی دیشب جین رو برده بود دکتر تا مطمئن بشه بخاطر مارک مشکلی براش به وجود نیومده

چهل دقیقه گذشت و استاد با ده دقیقه تاخیر وارد کلاس شد و همه بلند شدن و بهش احترام گذاشتن

سر جاش نشست و نگاهی به نقاشیش انداخت و لبخند متعجبی زد

چشمای الفاش رو نقاشی کرده بود ، کمی ریزه کاری داشت ولی خیلی قشنگ شده بود

استاد: جئون؟!

جین: بله استاد

استاد: امروز جلسه رفع اشکاله همه بچه‌ها اشکال هاشون رو گفتن تو اشکالی نداری ؟

جین: نه استاد همه چی اوکیه

پیر مرد بتا لبخندی زد و علامت لایکی به جین نشون داد و جین هم برای استادش چشمکی زد

استاد: راستی تبریک میگم

و به مارک روی گردن جین اشاره کرد ، جین لبخندی زد

جین: ممنونم استاد

و بقیه کلاس به رفع اشکال های بچه گذشت که البته برای جین هم مفید بود .....

استاد: کلاس تمومه خسته نباشید

بالاخره کلاس تموم شد و همه با یه خسته نباشید استاد رو بدرقه کردن و بعدشون هم خودشون از کلاس بیرون رفتن

از محوطه دانشگاه خارج شد و با چشم دنبال نامجون گشت

چند دور چشماش رو گردوند و در آخر نامجون رپ با یه کت و شلوار و پیراهن مشکی پیدا کرد که به فراری مشکیش تکیه داد بود و خیلی مردونه دستاش رو توی جیب شلوارش بود

با دیدن جین لبخند مردونه ای زد و تکیه اش رو از ماشینش گرفت

آروم از خیابون رد شد و بعدش با قدمای تند به سمت نامجون رفت و توی بغلش پرید

ICE  [Namjin]Where stories live. Discover now