16با حس رایحه تلخی چشمای گیج خوابش رو باز کرد ، با دیدن تصویر تاری از هیونگش لبخند خواب آلویی زد و دوباره چشماش رو بست
با شنیدن خنده بمی بیشتر تو بغل هیونگش فرو رفت و ملچ ملوچی کرد
یونگی: نمی خوای بلند شی؟
جین اخمی کرد و کمی تکون خورد ، یونگی خنده دیگه ای کرد و اروم جین رو از بغلش در آورد
بلند شد و به سمت سرویس رفت ، از توی کابینت کوچکی توی دستشویی بود مسواک نویی برداشت و مسواک زد و کاراش رو انجام داد
اومد بیرون و به سمت لباساش رفت ، لباساش رو پوشید و مرتبشون کرد و طبق عادت سه تا دکمه اول پیراهنش رو باز گذاشت و استیم های پیراهن مشکیش رو تا کمی پایین آرنج بالا زد
به سمت جین برگشت که با چشمای بسته روی تخت نشسته بود و سعی می کرد بیدار بشه
اون صحنه اونقدری کیوت بود که یونگی دلش ضعف بره ، به سمتش رفت
لپ نرم و سفیدش رو محکم بوسید و بلندش کرد و به سمت سرویس بردش.....
بالاخره بعد از اینکه جین هم آماده شد دوتایی رفتن پایین و سر میز صبحونه نشستن
یونگی: جیهان کجاست؟
دوجین: پاره به پدر صبحونه میده
یونگی: صحیح
یونگی با زنگ خوردن گوشیش اون رو از روی میز برداشت و با دیدن شماره یکی از مشتری های چینینش اخمی کرد
زد تماس زد و گوشی رو روی سایلنت گذاشت و خوردنش ادامه داد
یونگی: امروز کجا میری جوجه؟
جین: میرم کارای دانشگاهی رو درست کنم
یونگی: می خوای باهات بیام ؟
جین: نه هیونگ ممنون
یونگی سریع تکون داد و دیگه کسی چیزی نگفت ، بعد از پنج دقیقه جیهان هم بهشون ملحق شد و کنار توله امگاش نشست
یونگی: جین گوشیت رو بده
جین گوشیش رو به یونگی داد ، یونگی شماره خودش رو توی گوشی زد و خودش رو موقتا یونگی هیونگ سیو کرد و بعد از شماره خودش شماره نامجون رو زد
گوشی رو به طرف جین گرفت
یونگی: شماره خودم رو سیو کرد اینم شماره نامجونه
جین خجالت زده گوشیش رو گرفت و تشکری زیر لب کرد
( اونکه قرار نیست گوشی منو ببینه )
و با این فکر شماره نامجون رو « نامجونی» سیو کرد و گوشیش رو کنار گذاشت.......
جلوی دفتر دانشگاه ایستاد و در زد
![](https://img.wattpad.com/cover/342283863-288-k628896.jpg)
YOU ARE READING
ICE [Namjin]
Short Storyنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...