( کره _ ساعت 11 صبح )
یونگی: طلاق میگیری میای پیش خودم ، برات کار راه میندازم حضانت توله هاتم اگر خواستی برات می گیرم
جیهان: عمرا طلاق بگیرم ، من این همه سال به خاطر توله هام تحمل کردم
جیهان هیچ وقت انتظار نداشت وقتی میاد به برادرش سر بزنه اون رو در حال شکستن اشیا ببینه
یونگی: اون توله هایی که سنگشون رو به سینه میزنی پسرای همون حروم زادن
جیهان: اونا هر کس هم که باشن بچه های منن
یونگی: هفففف جیمین تو یه چیزی بگو
جیمین: یونگی بهت بر نخوره اما تو نمی تونی نونا رو درک کنی ، توی یه امگا نیستی و از اون طرف ویژگی های نژاد الفات خیلی به یه امگا فاصله داره
یونگی: تو که درکش می کنی بگو از هر شیطون بیاد پایین
جیمین: یونگی نونا یه امگاست ، برای یه امگا توله هاشو خیلی مهمن نونا هر چی که تو این زندگی تحمل کرده بخاطر توله هاشو بوده
یونگی: من که همون اول گفتم اگر حضانتشون رو خواست براش میگیرم
جیمین: یونگی هیچ فکر بعدش رو کردی ؟ فکر سرکشی هایی که می کنن رو کردی ؟ فکر ضربه هایی رو که می خورن کردی ؟
یونگی: ( پوزخند ) اگه اون پسرای جیونگن همین که پول تو جیبشون باشه براشون کافیه
جیهان: این زندگی منه یونگی
یونگی: بیست سال پیش هم همین رو گفتی و نتیجه اش چی شد ؟ لباسای خیس از خون جین ، تحقیرای همیشگی ، اصلا می دونی پسرت شرطی شده ؟ هان ؟ میدونی روحش چقدر آسیب دیده ؟
جیهان: شرطی ؟
یونگی: اونقدر از حروم زاده سیلی خورده که فک می کنه هر کسی به صورتش دست بزنه می خواد همین کار رو بکنه
جیهان بغض کرد و جیمین با دیدن وضعیتش بغلش کرد ، چشم غره ای به یونگی رفت
یونگی این دفعه با ملایمت حرفش رو زد
یونگی: مثل قضیه جین لج بازی نکن جیهان ، بهت قول میدم هر کاری که می تونم براتون بکنم
جیهان: من نمی تونم ، اگر این کار رو بکنم جین پیش الفاش خراب میشه
یونگی: بهانه الکی نیار خودت هم خوب میدونی نامجون چطور ادمیه
جیهان نگاه عاجزش رو به جیمین دوخت ، جیمین گونه اش رو بوسید و توی بغلش فشردش
جیمین: بعداً حرف میزنیم یونگی الان نونا به اندازه کافی تحت فشار هست
یونگی: بعداً دیره
جیمین: یونگییی
با لحن اخطار دهنده جیمین یونگی دیگه چیزی نگفت و کلافه به پشتی مبل لم داد........
YOU ARE READING
ICE [Namjin]
Short Storyنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...