45

696 69 4
                                    

با پیچیدن رایحه شدید و شیرین امگاش و صدای ناله های نیازمندش از خواب بیدار شد

به امگاش که صورتش گر گرفته بود و از درد به خودش می پیچید نگاه کرد ، سریع نیم خیز شد

نامجون: جین ؟ عزیزم چرا بیدارم نکردی

اشک های امگاش نشون از این میداد که درد زیر دلش خیلی شدیده و بخاطر همین نمی دونه حرف بزنه

بدون حرفی بلند شد ، تی شرت صورتی امگاش رو در آورد و پایین انداخت

دستش رو لبه های باکسرش گذاشت و باکسر سفیدش رو هم به تی شرت روی زمین اضافه کرد

امگاش اسلیک زیادی ترشح می کرد و بوی وست کنندش باعث رنگ طلایی چشمای آلفا براق بشه

عضو تحریک شده و دردناک امگاش رو توی دستش گرفت و دستش رو بالا و پایین کرد

لباش رو روی لبای پر و قرمز امگاش کوبوند ، همون طور که می بوسیدش دستش رو بالا و پایین می کرد

صدای خیس بوسشون توی فضای اتاق اکو میشد ، بخاطر پریکامی چه جین ترشح میکرد بالا و پایین شدن دست نامجون هم مثل بوسه شون صدای خیسی آباد می کرد

نامجون دستش رو برداشت که باعث ناله اعتراض آمیز امگاش شد ، لب هاشون رو با صدای خیس و بلندی از هم جدا کرد

به ورودی تنگ امگاش نگاه کرد ، اونقدری خیس بود که نیازی به انگشت کردن و آماده کردن نداشته باشه

جین: آلفا ... هق هق ..... زود باش

عضوش بیشتر سفت شد وقتی صدای نیازمند امگاش رو شنید ، شلوار و باکسرش رو در آورد

روی بدن امگاش خیمه زد و سرش رو پایین برد ، لیسی به لاله گوش امگاش زد و با صدای بمش زمزمه کرد

نامجون: دلت توله های آلفا رو می خواد ؟

جین: هااححح آره آلفای من .... می خوام برات توله بیارم

صدای نیازمندش و حرفی که زد باعث غرش آلفا شد ، دیک بزرگش رو تنظیم کرد و اون رو بهش ره وارد حفره خیس همسرش کرد

جین: عععاااااححححح

ناله بلند امگا توی اتاق پخش شد

جین: حرکت کن الفاااا

نامجون کمر باریک همسرش رو محکم گرفت ، نگاهی به چهره نیازمند همسرش کرد و بدون وقفه شروع به کوبیدن داخل امگاش کرد

ناله های بلند آلفا باعث میشد زیر بدن بزرگش پیچ و تاب بخوره و به بهترین نحو براش ناله کنه

دستاش رو به سمت گردن الفاش رو اونو پایین کشید ، لبای پف دار و کبودش رو روی لبای صورتی الفاش کوبید

با صدا مشغول بوسیدن الفاش شد ، نامجون با مکث ضربه های پر قدرتی توی مقعد خیس همسرش میزد و هر ضربه محکم تر از ضربه قبلی بود

ICE  [Namjin]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora