از لیموزین پیاده شدن ، نامجون دست امگاش رو سفت بین دستاش گرفت
اخمی که همیشه روی صورتش بود رو روی صورتش آورد
جین: اوه چه اخم جذابی
نامجون: زبون نریز توله
و خنده کوتاهی کرد ، وارد نمایشگاه شدن ، با ورود اون دو همه نگاه ها روی اونا رفت
مخصوصا روی امگای زیبایی که وارد شده بود ، همه لحظه ای امگا رو بر انداز کردن اما.....
اما با دیدن اینکه دست امگا تو دست آیسه سری ع نگاهشون رو گرفتن
تک به تک تعظیم نود درجه ای به احترام آلفا کردن ، نامجون بدون کوچکترین اهمیتی همراه امگاش به سمت میزی رفته و پشتش ایستادن
نامجون دستش رو دور کمر امگاش انداخت و اونو به خودش چسبوند
با قرار گرفتن آیس پشت میزی بقیه به کار خودشون مشغول شدن
جین: هوووممم اینجا رو دیگه انتظار نداشتم
نامجون: چی ؟
جین: انتظار نداشتم یه مافیا توی نمایشگاه نقاشی هم اینقدر اعتبار داشته باشه
نامجون یخ بستن خون رو توی رگاش حس کرد ، قلبش چند ضربان جا انداخت و رنگش پرید
آب دهنش رو قورت داد ، دست جین رو بیشتر توی دستش فشرد
جین خواست ادامه حرفش رو بزنه که استاد رو مخش به سمتشون اومد
وانگ: خوش اومدی جینی
جین ابروهایش بالا پرید ، اون هیچ وقت این طوری صداش نمی کرد
جین: ممنونم استاد ولی لطفاً دیگه این طوری صدام نکنید
وانگ: اوه چرا ؟
جین: چون آلفام خوشش نمیاد
وانگ آب دهنش رو نامحسوس قورت داد و نگاهش رو به نامجون با اون فک قفل شدش داد
تعظیم نود درجه ای کرد
وانگ: معذرت می خواهم آلفا ما فقط خب....یکم با هم صمیمی هستیم
این دفعه اخمای جین توی هم رفت و خواست چیزی بگه که نامجون پیش دستی کرد
نامجون: سعی کن به نبود این صمیمت عادت کنی چون در غیر این صورت دیگه فرصتی برای عادت کردن به چیزی نداری
وانگ: معذرت می خواهم آلفا دیگه تکرار نمیشه
نامجون سری تکون داد
نامجون: من میخوام یکم دراز بکشم اینجا اتاقی برای این کار هست ؟
وانگ: بله قربان انتهای سالن چند اتاق برای افرادی که می خوان استراحت کنن هست
باشه ای گفت و با کشیدن دست جین به سرعت به سمت اتاقا رفت ، وقتی به اتاق ها رسید در اولین اتاق رو باز کرد و ندیدن کسی جین رو داخل فرستاد و خودش هم رفت داخل ، در رو قفل کرد و نگاهش رو به جینی که سوالی نگاهش می کرد داد
YOU ARE READING
ICE [Namjin]
Short Storyنام: یخ 💫 کیم نامجون ، آلفایی که بخاطر بی رحمی و سرد بودنش به آیس معروفه جئون سوکجین که بعد از پنج برادر آلفا امگا به دنیا اومده ، بسیار زیبا و مهربونه اما از طرف پدرش مورد تحقیر و قراره میگیره و کتک می خوره حالا چی میشه اگر امگای آسیب دیده ما جفت...