Part 76

1.3K 496 222
                                    


مدتی قبل وقتی بکهیون برای اولین بار کسی رو به قلمرو و حریم شخصی خودش راه داد هردو شاهد بارش اولین برف سال شده بودن، و حالا که برای بار دوم اون شخص و همراهش اورده بود هوا گرم تر شده بود طوری که بعضی جاها گل های کوچیک یا خزه رشد کرده بودن.

دوباره اون صخره و دریای بی انتها شاهد دو پسری بودن که با وجود تمام تفاوت هاشون کنار هم اروم و خوشحال بودن، این بار حتی شاد تر از دفعه ی پیش! کوزه های کوچیک شراب و توی دستشون گرفته بودن و جرعه جرعه در کنار هم مینوشیدن. پری جوون ناگهان پرسید:

"به نظرت الان دارن چیکار میکنن؟ منظورم شاهزاده جونگده و مین سوکه...فردا قراره ازدواج کنن، کنجکاوم بدونم دارن چیکار میکنن؟ چه احساسی دارن؟"

شیطان جرعه ای از شراب توی دستش و نوشید و بی تفاوت سری تکون داد:

"مطمئنم حالا که میدونن فردا ازدواج میکنن و دیگه مانعی براشون وجود نداره دارن اولین شاهزاده کوچولوشون و میسازن!"

چانیول ریز ریز خندید:

"واقعا؟ یعنی برای فردا مضطرب نیستن؟ برای اونا روز بزرگیه!"

"شاید؟ اما اونا مدت زیادی منتظر این روز بودن پس فکر میکنم براش اماده باشن. اگه من توی موقعیت اونا بودم یه ثانیه هم وقت تلف نمیکردم!"

چانیول گله مند اخم کرد:

"ماهم توی موقعیت اوناییم! عاشق همدیگه ایم، نامزدیم و به زودی ازدواج میکنیم!"

سرش و به شونه ی چانیول تکیه داد و زمزمه کرد:

"تاریخ ازدواج ما هنوز مشخص نشده، نمیخوام توی مراسممون تغییر شکل بدم تا فرزند ایندمون و پنهان کنم. این کار ممکنه به بچه اسیب بزنه!"

چانیول با فکر به بچه ای که هنوز حتی وجود نداشت ذوق زده شد، این که میدید بکهیون چقدر با فکره و به هر طریقی نمیخواد به خانواده ی تشکیل نشدشون صدمه ای وارد بشه غرق لذتش میکرد.

"وقتی این طوری درموردش حرف میزنی برای پدر شدن وسوسه میشم. یه بچه ی کوچولو شبیه تو!"

بکهیون پوزخندی زد:

"اما من یه بچه ی بزرگ شبیه تو میخوام!"

چانیول پیشنهاد داد:

"میتونیم هردوش و داشته باشیم!؟"

بکهیون چشم هاش و بست و با ارامش سری تکون داد. چانیول ادامه داد:

"باید بهشون یاد بدیم چطور پرواز کنن، گفته بودی پری ها و شیاطین با بال های کوچیک به دنیا میان درسته؟"

بکهیون بازهم سر تکون داد و مثل یه گربه ی ملوس صورتش و به شونه و بازوی چانیول مالید:

"بال های خیلی کوچیک، پرهای خیلی کوچیک، همه چیزشون خیلی کوچیکه...پرهاشون چند بار میریزه و دوباره رشد میکنه، خیلی دردسر داره!"

Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed)Where stories live. Discover now