کُلت مشکی رنگشو توی دستش میچرخوند..
به نقطه ای خیره بود..
توی مغزش هزاران نقشه میچرخید..
با پیچیدن صدای هوسوک توی گوشش به مبل قرمز رنگ سلطنتی توی عمارتش تکیه زد..
_جونگکوک بگو ببینم فکری به مغزت رسید؟
نگاه دارک جونگکوک بهش نشونه ی این بود که برای چند دقیقه ی بعد نقشه هایی توی سرش داره
_یه رئیس مافیا...برای کل زندگیش نقشه داره...بگو همه حاضرشن...
هوسوک بدون چون و چرایی بله قربانی گفتو رفت..
از جاش بلند شد...
عجیب ترین ماموریت عمرشو داشت..
بخاطر هیونگش داشت پا به اون بار میزاشت...
تمامی باند ها میدوستن حریص ترین و مرموذ ترین رئیس دنیا جونگکوکه...
و قطعا اولین رئیس مافیایی بود که بوی از عاشقی و خالی کردن شهوتش روی زن ها نبرده بود..
با اینکه بزرگترین باند رو هدایت میکردو به قول خودش هر غلطی بخواد میکنه..
ولی اون دست از پا خطا نمیکرد..
به سمت پله های پیچ در پیچ عمارتش رفتو خودشو به اتاق هیونگش رسوند...با وجود جدیت و سرسختیش به هیونگش احترام میزاشت در زد و بعد از اجازه وارد شد
_سلام جین هیونگ...
جین به رسم همیشه روی تختش ریلکس کرده بود با دیدن جونگکوک نشست
_جئون بگو که قراره اون کاری که بهت گفتمو انجام بدی مگه نه؟
با جدیت سر تکون داد
_بله هیونگ...امیدوارم بتونم خوشحالت کنم!
جین نفس راحتی کشید
_اهههه....این همه سال بخاطر مامان بابا روی این و اون ماشه کشیدی...حالاهم یه کار خیر کن هوم؟
جئون به نقطه ای خیره شد
_روح مامان و بابا باید در ارامش باشه...هنوز انتقاممو نگرفتم هیونگ...تو که منو خوب میشناسی!
جین خندیدو سری تکون داد
_وقتی بچه بودی به تخسی الانت بودی...اون موقع قسم میخوردم تو در اینده یه مافیای دست نیافتنی میشی...جئون جونگکوک!
این حرف روحشو جلا داد...تشکری کردو بیرون رفت..
کنار در هوسوکو دید که داشت تفنگشو پر میکرد..
رفیق صمیمیش بود...
همراه هم بزرگ شدنو همراه هم خون ریختن..
با اقتدار کت چرم مشکیشو پوشیدو از پله ها پایین رفتن..
با سوتی که به رسم همیشه زد افراد ویژشو جلوش ردیف کرد..
هوسوک کنار جونگکوک ایستاد
واژه ی شکست هیچ معنایی براش نداشت
_فقط پنج نفر...تو...تو....تو.....و..تو...به همراه هوسوک..
دیگه حرفی نزدو عمارتو ترک کرد..
به پلاک ماشین اشاره کرد
_هوسوک..ترتیبشو بده!
بی نقص پا به جلو میزاشت..
همراه اماده شدنش نقشه رو بیان میکرد
YOU ARE READING
Mafia!
Fanfictionاون همیشه کلمه ی انتقامو توی خشاب کُلتش حمل میکنه.... ولی من قسم میخورم که عاشقش کنم... ژانر: mafia, Drama, smut... کاپل: kookv، Namjin ❌دارای صحنه' محدودیت سنی❌
