جین به میز تکیه دادو با شخص پشت تلفن حرف زد
_..اقای جانگ هو بفرمایید..جین هستم!
جانگ هو نفس عمیقی کشید که صداش به گوش جین هم رسید
_بله فهمیدم...ولی من با خوده جناب جئون کار داشتم!
جین سرشو برگردوند و به در بسته ی اتاق تهیونگ نگاهی انداخت..
_مشغول بودن...لطفا کارتون رو بفرمایید من به گوششون میرسونم..
جانگ هو لحن عصبی و طلبکارانه ای داشت
_من اصلا از ایشون این حجم از بی ادبی رو پذیرا نیستم...دختر من سانا بابت اتفاق دیشب خیلی ناراحت شدن..انتظار دارم جناب جئون از دخترم عذرخواهی کنن!
جین پوزخندی زد
_عذرخواهی؟...فکرنکنم بتونید از زیر زبون جونگکوک عذرخواهی کردن رو بکشید بیرون..
صدای پایی شنیدو برگشت دید تهیونگ دست اجوما رو گرفته و دارن باهم میرن توی آشپزخونه و جونگکوک هم خیلی بااقتدار داره از پله ها میاد پایین..
تلفنو تو هوا گرفت سمت کوک و با اشاره و غرزدن بیصدا بهش فهموند که جانگ هوعه و خل شده!...
جونگکوک اخم پررنگی روی صورتش شکل گرفتو تلفنو از دست جین گرفتو اشاره کرد که بره پیش تهیونگ...
جینم گوش کردو رفت..
جونگکوک حرف زد
_جئون هستم جناب جانگ هو حرفتون رو بزنید!
جانگ هو لحنش رو کمی نرم تر کرد
_مسترجئون...من از شما انتظار نداشتم مهمانی تولد دخترم سانا رو به اون طرز ترک کنید...دختر من از این بابت خیلی ناراحته!
جونگکوک توی دلش به حرفای جانگ هو خندید
_خب...که چی؟..الان میگید تولد دختر شما از مشکلی که برای تهیونگ پیش اومده بود مهم تره؟..
جانگ هو حق به جانب حرف میزد
_یعنی شما بخاطر اون پسر مهمانی باشکوهی که ترتیب داده بودیم رو ترک کردید؟
جونگکوک کلافه پوفی کشیدو دستشو توی موهاش برد
_بله....دقیقا بخاطر همون پسر بود...و من هیچ چیزی از دستم برنمیاد...روز خوش!
امان حرف زدن ندادو تلفن رو قطع کرد..
با تُن صدای بلندی خطاب به خدمتکارا گفت
_هرتماسی که از طرف جانگ هو و خانوادش باشه پاسخ داده نشه!
همه چشمی گفتن...
قبل از رفتن به اتاقش نگاهش رو به پسر معصومی که با بی میلی کنار هیونگش نشسته بودو با اصرار جین یکم از سوپ مقابلش میخورد انداخت..
دستش رو توی جیبش فرو بردو به یاد همین چند دقیقه پیش و بازم تکرار حس بوسیدن لبای شیرین پسر لبخند ساده ای زدو از پله ها رفت بالا..
همون لحظه لی جونگ از اتاقش اومد بیرون..
شاید چون شرایط رو اروم میدید..
YOU ARE READING
Mafia!
Fanfictionاون همیشه کلمه ی انتقامو توی خشاب کُلتش حمل میکنه.... ولی من قسم میخورم که عاشقش کنم... ژانر: mafia, Drama, smut... کاپل: kookv، Namjin ❌دارای صحنه' محدودیت سنی❌
