یک سال بعد*
پدر روحانی لبخندی زد
_من شمارو همسر یکدیگر مینامم...میتونید همدیگه رو ببوسید..
کتاب مقدس رو بست..
جونگکوک دستاش رو دور کمر تهیونگ گذاشت.._امروز خیلی زیبا شدی پرنس من..!
قبل از قرار گرفتن لبخند روی لبای پسر کوچیکتر بوسه ی آرومی روی لبای تهیونگ زد..
اونقدر آروم و نرم لب های شیرین تهیونگ رو میبوسید که انگار میخواست تمام احساس قلبی خودش رو روی لبای پسر حک کنه..قبل از جدا شدنش...بخاطر وسوسه ی درونیش گاز ریزی به لب پایین پسر زد که باعث ناله ی آرومی از طرف تهیونگ شد.
به محض جدا شدنشون تهیونگ مشت آروم و ضعیفی به سینه ی جونگکوک زد
زمزمه وار و آروم صدایی از حنجرش خارج کرد_این چه کاری بوددد؟
جونگکوک با بی محلی کار خودش کرد....انگشت شصتش رو یکنواخت روی پوست صورت همسرش میکشید
_اونقدر زیبایی که احساس میکنم تا شب دوام نیارم..
تهیونگ خواست حرفی بزنه که جیمین صداشون کرد
_خوشگلا...مبارکههههه
به خودشون اومدن دیدن همون آدمای همیشگی دارن با عشق نگاهشون میکنن و دست میزنن...
تهیونگ آروم آروم قدم برداشتو اولین نفر جین هیونگشو بغل کرد..._هیونگ...میدونی چقدر برام عزیزی؟میدونی چقدر دوستت دارم؟
جین قطره های اشکش رو پس زد
_خوشگله من...هنوزم پسرکوچولوی مهربون منی منم دوستت دارم..امیدوارم جونگکوکی خوشبختت کنه...دیگه گریه هاتو نبینم...
تهیونگ گونه ی هیونگش رو بوسیدو نفر بعدی نامجون رو در آغوش گرفت...
_هنوز یادمه وقتی دیدمت چقدر احساس امنیت کردم هیونگ...لطفا بازم مثل پدرم باش...برام پدری کن...دستتو روی سرم بکش...بگو مراقبتم...بگو جات توی دلم امنه...
نامجون سر پسر رو بوسید..
_هرچی که تو بخوای عزیزم....امیدوارم خنده از روی لبات پاک نشه!
تهیونگ سری تکون دادو لبخندی زد..رفته رفته خیالش از بابت خانوادش راحت میشد..
دست هوسوکی رو گرفت.._هیونگه بامزه ی من...لبخند رو...مهربونی رو...جنگیدن با تنهاییام رو از تو یادگرفتم...لطفا کنارم بمون و مراقب جیمینی باش:)!
هوسوک تهیونگ رو توی بغلش کشید
_تهیونگی عزیز ما...من همیشه کنار توعم...با اومدنت توی سرنوشت تک تکمون نمیدونی چقدر خوشحالمون کردی...
تهیونگ از هوسوک آرامش میگرفت...
آرامشی که قابل وصف نبود...
و بعدی بهترین دوستش...جیمین...!
![](https://img.wattpad.com/cover/291771879-288-k55245.jpg)
YOU ARE READING
Mafia!
Fanfictionاون همیشه کلمه ی انتقامو توی خشاب کُلتش حمل میکنه.... ولی من قسم میخورم که عاشقش کنم... ژانر: mafia, Drama, smut... کاپل: kookv، Namjin ❌دارای صحنه' محدودیت سنی❌