«پارت بیست و یکم»

244 60 17
                                    

«Happy 2k reads»

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

«Happy 2k reads»




لرد- خیلی جالبه که شما همو میشناسید!

خاطرات گذشته رو پس زد و با پوزخند گفت
کیونگ- ایشون جزو تنها کسایی هست که اصلا دلم نمیخواست هیچ وقت میشناختم...

سرهنگ سیگاری که کنج لبش جا خوش کرده بود رو روشن کرد
سرهنگ- جناب لرد...بمب با ضامن لق کنار خودت داری! هر لحظه ممکنه منفجر بشه!

لرد نگاهش رو به کیونگ دوخت که چطور با تکون داد دستش، سعی داشت جلوگیری کنه از استشمام دود سیگار سرهنگ

لرد- چی شمارو اینجا کشونده سرهنگ؟! قبل از اون...سیگارت رو خاموش کن!

سرهنگ حرفش رو نادیده گرفت و جلوتر اومد
سرهنگ- میخوام دعوتت کنم به یک بازی.یه معامله که سود زیادی توشه!

لرد تک خنده ی صدا داری زد و کمی ابروی خونیش رو فشورد
لرد- واضح حرف بزن سرهنگ.تو نیومدی که منو دعوت کنی.بلکه میخوای من توی این بازی سهیم باشم تا بتونی اعتماد افراد زیادی رو برای این قمار جلب کنی .اینطور نیست؟!

سرهنگ دود غلیظ سیگارش رو رها کرد و سری تکون داد
سرهنگ- مثل همیشه زیرک!چی میگی لرد!؟ دعوتم رو قبول میکنی؟!

صدای سرفه های خفه ی کیونگ، که سعی داشت مخفیش کنه، توی اتاق اکو انداخته بود. لرد کلافه زیر چشمی نگاش کرد و سرهنگ رو مخاطب قرار داد

لرد- سیگارت رو خاموش کن سرهنگ.

سرهنگ باز هم بی اعتنایی کرد و با ابروهای بالا پریده جلو تر اومد

سرهنگ-تو بهم مدیونی لرد....اتوبوس گردشگری کره توی پاریس رو که یادت نرفته؟!

کیونگ میون سرفه هایی که حالا بلند تر از قبل شده بود، چشم هاش گرد شد!!! اتوبوس گردشگری!؟پاریس؟؟! سرهنگ از چی حرف میزد.....!!

سرهنگ موذیانه زمزمه کرد
سرهنگ- هنوز پروندش باز......

لرد میون صحبتش، با شتاب ایستاد و اسلحه ای که هیچکس نفهمید چطور به دستش رسید رو، محکم روی شقیقه ی سرهنگ فشورد!!

 𝐇𝐞𝐥𝐥𝐨 𝐝𝐞𝐯𝐢𝐥Where stories live. Discover now