«پارت پنجاه و یکم»

265 65 21
                                    

*با تشکر از تیم کایسو فیکولوژی بابت طراحی پوستر*

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

*با تشکر از تیم کایسو فیکولوژی بابت طراحی پوستر*

سهون- تو زده به سرت پسر! شما خیلی وقت نیست که همو میشناسید.تو چی از اون میدونی که اینطور با قاطعیت از احساساتت حرف میزنی؟!

نفس عمیقی کشید و به نقطه ای نامعلوم از کف راهرو خیره شد

لرد- کیونگسو رو از مدت ها قبل میشناسم.حتی قبل تر از اینکه همو ملاقات کنیم.پدرش جزوی از افراد پدرم بود و در هرفرصتی که پیش میومد، از کیونگسو، پسر باهوش ومهربونش حرف میزد....

سهون- این صحبت مال چند سال پیشه؟! اون ممکنه در طی این سال ها، عوض شده باشه...

لرد با لحنی معنی دار زمزمه کرد

لرد- ذات ادم ها عوض نمیشه سهون...فقط تظاهر میکنه به تغییر...

حالا شاید کمی تا حدودی علت رفتار های بکهیون رو درک میکرد! قطعا اون خیلی زودتر متوجه ی شروع این احساسات شده و احتمال میداد حال بد بکهیون و بحثی که با کیونگسو داشته هم... قطعا ربطی به این قضیه داره!

با حس کلافگی که حالا نمیتونست منکرش بشه تقریبا غر زد

سهون- مادر منو فراموش کردی؟! سوفی رو چطور؟! کای...

جلو تر اومد و زمزمه کرد

سهون- کسی که یه مافیاست....نمیتونه عاشق بشه!نمیتونه تشکیل زندگی بده!! این نه به نفع توعه و نه به نفع کسی که عاشقشی...در اخر اونه که قربانی میشه!کیونگسو نقطه ضعفی میشه که هر روز، وقتی چشمت رو باز میکنی باید بترسی از اینکه نکنه به جونش سوقصد بشه!!

لرد از لای دندون هاش و با صدایی که به شدت سعی میکرد تا بلند نشه غرید

لرد- فکر کردی خودم نمیدونم!؟ فکر میکنی جلوی خودم رو نگرفتم؟! تو از کجا میدونی که چی به من گذشته!؟ بار ها پسش زدم...بار ها احساساتم و نادیده گرفتم اما فایده ای نداشت!!!

سهون- بیشتر تلاش کن!! بیشتر ازش فاصله بگیر!! اصلا ممکنه تحت تاثیر حضورش، اون هم توی عمارت قرار گرفتی! حالا که کوک پیش هادسه و هیچ خطری تهدیدش نمیکنه، چرا نمیذاری برگرده به خونه ی خودش؟!!

 𝐇𝐞𝐥𝐥𝐨 𝐝𝐞𝐯𝐢𝐥Where stories live. Discover now