Part 79

291 79 57
                                    

باز شدن درهای سنگی با وارد شدن دو نفر همراه بود و وانگجی متوجه شد که همراه با ملاقاتی همیشگیش باز هم جیانگ یانلی به دیدنش اومده. در اون لحظه ایده ای نداشت که چه چیزی بانوی قبیله جیانگ رو برای بار دوم به زندانش کشونده اون هم وقتی تو اخرین دیدار صحبتاشون رو تموم کرده بودن.

وقتی برای بار دوم جیانگ یانلی برای دیدار با وانگجی پیش قدم شد، ون چینگ تنها به شرط اینکه اون دختر موفق به ترغیب وانگجی بشه اجازه ملاقات داده بود. بنابراین یانلی از سمت ون چینگ ماموریت گرفت تا به وسیله برادرش، وانگجی رو وادار به درمان انرژی درونیش کنه. هرچند این تنها ماموریت پنهان اون روزش نبود!

با رفتن ون چینگ و تنها شدنشون، نگاه یانلی به سمت وانگجی برگشت و مقابلش ایستاد. نه فرصت و نه علاقه ای برای احوال پرسی های بی معنی داشت. مابین استین بلندش به دنبال چیزی گشت و بعد یه سنگ معنوی رو بیرون کشید.

وانگجی صدای خش خش پارچه رو شنید و منتظر موند تا یانلی برای صحبت پیش قدم بشه. هرچند با ظاهر شدن سنگ معنوی وانگجی متوجه قدرت شی‌ای که بین دست های یانلی بود شد. اون دختر هرچیزی که با خودش اورده بود چیز معمولی نبود!

یانلی به حرف اومد و گفت: "ارباب دوم لان. این سنگ تهذیب دوگانه است. مطمئنن در موردش شنیدید درسته؟"

صورت وانگجی به سمت یانلی چرخید. سنگ تهذیب دوگانه؟ البته که این سنگ رو میشناخت. شهرت این سنگ قدمت زیادی داشت. چیزی که متوجه اش نمیشد این بود که سنگ دست جیانگ یانلی، دختر ارشد رهبر قبیله چهار جهنم چیکار میکنه؟

سنگ تذهیب دوگانه یه شی الهی، یه سنگ معنوی برای تصفیه و انتقال انرژی بود که تنها یک نسخه از اون در سه عالم بهشت، جهنم و زمین وجود داشت. با وجود قوانین سختگیرانه و همچنین شکاف بزرگ مابین دو قلمرو، استفاده از اون فرقی با استفاده از یه شی ممنوعه نداشت. بنابراین مسئولیت نگه داری تنها به عهده یک نفر، رهبر طبقه هفت بهشت بود. بعد از مرگ نیه مینگ جو مسئولیت نگه داری از سنگ به دست هوایسانگ افتاد. اینکه اون سنگ درست الان تو زندان اتش و پروانه بدست یه شیطان ظاهر شده بود مسئله ای دور از انتظار بود.

یعنی اون پسر انقدر بی دقت به یه شیطان بخشیده بودتش؟ هوایسانگ گاهی وقت ها سر به هوا و بی توجه به مسائل به نظر میرسید ولی اون قدر بی دقت نبود که چنین سنگ معنوی مهمی رو به راحتی از دست بده.

یک شب قبل، یانلی به ملاقات هوایسانگ رفته بود و در نهایت موفق شد با رهبر جدید بهشت ملاقات کنه. اون پسر رفتار سردی داشت و تمام مدت حتی اجازه نشستن به دختر شیطان نداد. یانلی توقع پذیرایی نداشت اما فکرش رو هم نمیکرد پسری که در حالت عادی میتونست بی توجه به ماهیت طرف مقابلش باهاش رفتار کنه یا حتی با ووشیان گرم بگیره این چنین سرد و خشک مقابلش بشینه و با التماس یانلی به حرفاش گوش بده.

Tears Of An Angel ♡.Where stories live. Discover now