.♡Part 3♡.

1.5K 321 154
                                    

پوستر بالا رو دیدید؟😍😭

یکی از سویبیان ها واسه فیک درست کرده بود و دیشب واسم فرستاد. قلبم با دیدنش پر از عشق شد و بهش قول دادم امروز یه پارت طولانی اپ کنم.♡

این پوستر دقیقا همزمان شده با حضور فرشته امون وانگجی😍
BakaOsui ♡.
_____

مرد قد بلندی که ردای بلند و قرمز پوشيده بود روی جایگاه ایستاد. عصای طلایی توی دستشو چند بار محکم به زمين کوبيد و با صدای واضح و بلند گفت:"توجه کنيد."

زمزمه های اروم متوقف شد.

"از الان مراسم به صورت رسمی شروع ميشه. از وی وشيان ميخوام تا جلوتر بياد."

ووشيان وسط سالن رو به رهبر درجه ی هفتم جهنم، ون روهان، ایستاد. دستاشو بهم زد و تعظيم کرد.

"این مراسم تا زمانی قابل توقفه که قلبت تبدیل به سنگ نشده باشه. بعد از اون هيچ راه برگشتی وجود نداره. وی وشيان، حاضری برای هميشه روح زمينی
خودتو تبدیل به یکی از شياطين جهنم کنی؟"

"بله حاضرم." صداش محکم بود. دليلی براش شک وجود نداشت. خيره به چشمای ون روهان منتظر ادامه حرفاش بود و تلاششو ميکرد تا برنگرده و مچ نگاهی که بهش خيره شده بود رو بگيره.

نگاه های زیادی روش بود ولی سنگينی این نگاه اذیتش ميکرد.
اولين بار نبود که فرشته ها و شیاطین بهش خيره ميشدن. ووشيان چهره ی زیبایی داشت و این توی هر هفت طبقه زبانزد بود. همه یانلی رو بخاطر سليقه اش و انتخاب این پسر تحسين ميکردن. ولی الان وقت اهميت دادن به همچين چيزایی نبود.

ون روهان ادامه داد:"پس مراسم رو شروع ميکنيم."

مراسم به طور رسمی شروع شده بود. همه با هيجان منتظر بودن و هيچ کس متوجه نشد گوشه ای از سالن لباس سفيد یک نفر زیر مشتش چروک شده و به
سختی جلوی خودشو گرفته.

یک نفر که مخالف این مراسم بود درحالی که خودش هم نميفهمید چرا.

شاید هم ميفهميد فقط قبول کردنش زیادی ترسناک بود.

ووشيان روی زمين زانو زده بود. پنج نفر از شياطين قبيله ون دورش حلقه زده بودن، دو انگشت دست راستشونو چسبونده بهم جلوی صورتشو نگه داشته بودن و با ورد هایی که ميخوندن نيروهای شيطانی و منفی رو دعوت ميکردن.

بالای سر ووشيان توده مه غليط و سياه رنگی در حال شکل گرفتن بود.

اون پنج مرد دیدشو بسته بودن و نميتونست صورت ووشيانو ببينه. سعی داشت خودشو قانع کنه تمام حس بدش بخاطر تبدیل یه روح زمينی به شيطان جهنميه.

اون روح کم سن و بی تجربه بنظر ميرسيد. محض رضای خدا. اون فقط یه پسر بچه ١۸ ساله بود که بين شياطين چند صد ساله بزرگ و تربيت شده.

Tears Of An Angel ♡.Where stories live. Discover now