Chapter 00

1.2K 159 16
                                    


سلام.. یه توضیحی باید راجع به دنیایی که بک توش زندگی میکنه بدم که برداشتایی که از فضاش دارین تقریبا یکسان بشه.. البته به این توضیحات تو داستان اشاره نشده و فقط بهتره که زمینه ازشون داشته باشین.

*اول از همه هون یا Heaven یعنی سرزمینی که بک اهلشه یکی از سرزمین های آسمونه و ورای این جهانیه که ما درش زندگی میکنیم.. ممکنه سرزمین های دیگه ای هم تو آسمون وجود داشته باشه اما بکهیونی ما متعلق به اینجاست. زندگیشون نسبتا شبیه به ماست اما ممکنه تو یه زمینه هایی از‌ ما مدرن تر باشن و تو یه زمینه هایی نه مثلا حکومت سرزمینشون توسط حاکم اداره میشه و شورای محلی دارن و... به هرحال فقط میخوام بدونین که اینطوری نیست که مثلا وقتی یکی از اهالیشون وارد دنیای ما میشه؛ هیچ ایده ای راجع به وسایل ارتباطی و فناوریا و قوانین مختلف ما نداشته باشه!

*دوم اینکه اهالی هون متشکل از دو گروه الهه و شیطانن.. موضوع مهم اینه که نوع و جنسیت نمیتونه رابطشون رو محدود کنه و ممکنه یه شیطان با یه الهه یا مثلا دوتا الهه باهم و دوتا شیطان با هم باشن.. حالا اینا میخوان مونث باشن یا مذکر. همینطور اونا میتونن کسی که براشون مقدر شده رو بپذیرن یا نه خودشون انتخاب کنن با کی باشن.

*سوم دو تا قانون خیلی مهم سرزمینشونه که شکستن و اهمیت ندادن بهش مجازات داره.‌.
اولین قانون و مهم ترینش که نادیده گرفتنش باعث از دست دادن جونشون میشه عشق یکی از اهالی به یه انسان که ماییمه.. البته اینکه این قانون براشون وجود داره یعنی این مسئله وجود داره که یکیشون گرفتار عشق انسان بشه و اینم بدونید که اینطوریم نیست یه ردیاب بهشون وصل کنن و تا وقتی یکیشون عاشق یه انسان شد سریع ببرن بکشنش.. تا خود اون الهه یا شیطان وا نده و چیزی نگه، کسی نمیفهمه و هیچ مجازاتیم در کار نیست.

قانون دوم؛ قانون آرزوشونه که هر کدومشون وقتی به سن هجده سالگی برسن میتونن تو تولدشون یه آرزو کنن که حتما برآورده میشه.. شیوه ش هم اینه که باید برن آرزوشون رو به یکی از کسایی که مسئول براورده کردن ارزوها هستن بگن.. به این مسئولا میگن قدیس.

اما مجازات خطا کردن تو این قانون چیه؟

قانون آرزو یه چارچوبی داره اونم اینکه آرزو فقط نباید سرزمینشون رو به نابودی بکشه و یا حکومتش رو تهدید کنه.
مثلا اگه یکیشون بیاد آرزو کنه من حاکم هون بشم با یه لگد میندازنش از سرزمین بیرون و دیگه حق برگشتن نداره.. بقیه چیزا -هر چی که باشه- اوکیه و قدیسها با تبصره های مختلف میتونن همه چیزو برآورده کنن.. بخاطر همین مجازات طرد شدن از جامعه بقیه جرات آرزو های گنده ی سیاسی و نظامی و.. رو ندارن و سعی میکنن اگه میخوان به جایی برسن نون بازوی خودشونو بخورن.

*چهارم ارتباطی که با دنیای ادما دارن اینطوریه که یا بخاطر سیر و سیاحت میان اینجا یا بخاطر ماموریت.. حالا ماموریتاشون هم مختلفه مثلا میخوان جون یه نفرو نجات بدن یا به خاطر گناهایی که انجام داده مجازاتش کنن و یا حتی گولش بزنن.. خلاصه هر چیزی که میتونین فکرشو بکنین که یه الهه یا شیطان بتونه با انسان انجام بده.

مدتی که میتونن تو این جهان بمونن خیلی محدوده و باید طبق موعد مقرری که تو مجوزشون هست برگردن وگرنه نمیتونن اینجا دووم بیارن.. ضمنا اونا میتونن اینجا خونه و هرچیزی داشته باشن و در رفت و امد باشن..

مرسی بابت توجه به حرفام.. امیدوارم از خوندن گورجس لذت ببرید..

✮⊰ GorGeous ⊱✮Where stories live. Discover now