پارت ۱۲(اشتی)

5K 669 45
                                    

(ادیت شده)
جیمین pov

قرص ارامبخشمو خوردم و خودمو روی کاناپه انداختم،هووووف...

با یاد اوری اون جئون عوضی،سیم های مغزم قاطی شد و عربده زدم:لعنت بهت جئونننن.....ازت متنفرم..

بغض کرده سرمو روی کوسن روی مبل گذاشتم و شروع کردم حرف زدن:
مامان!دلم برات تنگ شده...نمیدونم باید چیکار کنم...از خودم و زندگیم بدم میاد..دلم میخواد بیام پیشت ولی میترسم...منه لعنتی از مردن میترسم...ببخشید،ببخشید که منو باردار شدی و مجبور شدی تن بدی به خواسته های اون عوضی....ببخشید که پسرت حرومزادس...
و بلند گریه کردم....

اینقدر گریه کردم که خوابم برد....

داشتم کابوس میدیدم که با صدای گوشیم از خواب پریدم..

تماس رو وصل کردم....

جیمین:بله؟

سوجی:اوه خدای من،جیمین!!
جیمین:چی میخوای؟

سوجی:خوبی؟

جیمین:کارتو بگو سرم درد داره...

سوجی:چیزی که میخواستی امادس،توی کمپانیه دست من،برات بیارمش یا میای بگیریش؟

جیمین:بیارش...نه نه خودم میام میگیرمش...

اوکی گفت و قطع کرد..

بی رمق بلند شدم و لباسمو عوض کردم...

تاکسی گرفتم و تا کمپانی رفتم،هوا سرد بود و ابری،میخواست بارون بباره....

وقتی امانتیمو از سوجی گرفتم،از در کمپانی بیرون زدم،سرم گیج میرفت و حالم خوب نبود،شناسنامه جدیدمو باز کردم....

پارک جیمین!!!!پارک...
فامیلی مادرم‌،مادری که بخاطرم همه جور ظلمی رو پذیرفت،از جئون ها متنفرم و نمیخوام فامیلیم جئون باشه..

با تیر کشیدن سرم اخی گفتم و قدم برداشتم،چند قدمی نرفته بودم که پسر بچه ای بهم برخورد کرد و چشمام سیاهی رفت و با صورت خوردم زمین...

.
.
.
.
کوک pov

طاق باز روی تخت دراز کشیده بودم،اردوگاه ساکت بود...

ساکت نه!بی روح بود...
دیگه عطری که هر روز بینیمو قلقلک میداد نیست،دیگه صورت پاپی شکلش جلوی چشمام نیست،دیگه از ترسم وقتی تو راهرو قدم میزدم پشت ستونا قایم نمیشه،لکنت ناشی از ترسشو دیگه نمیشنوم،صدای خندیدنای بلندش وقتی پارک قلقکش میداد به گوشم نمیخوره....

دیگه نیستش،نیستش و گرگم داره دیوونه میشه،باهام لج کرده و تکون نمیخوره،گرگمو نمیتونم حسش کنم...

اون امگاشو میخواد،جفتی که هوپ واسش تعیین کرده رو میخواد....

دلم برای چشمای قرمزش وقتی هیت شده بود و اومده بود سراغم تنگ شده،بدن سفید و پنبه ایش،رونای گوشتیش که با اسلیکش خیس بودن،بوی هوس انگیزش و در اخر ناله های اروم و خجالتیش.....

My special omegaWhere stories live. Discover now