پارت شانزدهم_مارک پاک شده💜🧡💕

4.5K 532 83
                                    

جیمین

تمام دوران هیت منو رات جونگکوک به سکس و انجام فانتزیاو پوزیشنای خطرناک و فوق هاتمون تو جاهای مختلف بود..... ازسکس و کینکای ددی طور جونگکوک توی تخت تا دسمالی کردن و انگشت کردنم تو جاهای عمومی.....!!!!
ناگفته نمونه که خوردن سینه هام و مکیدن  تااخرین قطره شیره وجودم که دست گل خود اقا بود، دیگ جزو سکسامون نبود و باید هروقت جونگکوک هوس میکرد دراختیارش میزاشتم...... واس همین هرجامیرفت منم همراهمش بودم و حتی پیش اومده بود که چهل دقیقه تمام تواتاق پرو تاوقتی که دیگه شیری ازش نیاد نیپلامو مکیده بود....... داروهای افراینده شیر مادرخریده بودو هروقت که روزی چند بار شیر سینه هامو تموم میکرد به خوردم میداد و این من بودم که باید تاچند روز ازحس ترکیدن سینه هام اخ و ناله میکردم و کل تیشرتامو خیس میکردم..... هرچند بعد قطع شدن تاثیر دارو بعد چند روز  حس میکردم شیرم بیشتر میشه.... حتی بیشتر ازمادری که به بچش شیر میده.... بالاخره این خرس گنده ای که شب و روز در حال کشیدن شیرم بود یه الفای اصیل و یه گرگ بزرگ بود.....زوریه بچه کجا و زور اون کجا؟؟؟!!!
قرار من جونگکوک براین بود که بعد پاک شدن مارکم من از خونش برم... همین الانشم خیلی راحت میتونستم بوی امگاهای دیگ ای رو روش حس کنم و این منو دیوونه میکرد....؟؟!!!
اره خب من رو این الفا حساس شده بودم..... بالاخره وقنی نزدیک یه ماه شب و روزت بایه نفر بگذره بهش عادت میکنی....... اره عادت کرده بودم و چیزی جز این نبود......!!!
شب شده بود و منتظر بودم تاجونگکوک بیاد..... این یه ماه بعد گذروندن هیتمم ازم نمیگذشت و هرشب برنامه داشتیم.... جونگکوک فقط موقع سکس رمانتیک و خوش اخلاق بود و البته منم...... هرچند خیلی ناراحت میشدم که  بعد سکس سرد برخورد میکنه ولی غرورم به هیچ وجه اجازه نمیداد که ازش بخوام باهام مهربون تر باشه..... یا هیچ وقت اجازه نمیداد ازش بپرسم چرا بعد هیتم و راتش بوی امگاهای دیگ ای رومیده..... هرچند یبار بعد سکس فقط طعنه وار پرسیدم و جوابی گرفتم که واقعا قلبمو به درد اورد اما اون نمیدونست حتی اگه ناخواسته امگا هم شده باشم، من قوی ترین امگایی میشم که تا حالابه چشم دیده...!!!!

فلش بک

_اه.... ووییی... اههه..... تندتر.... محکمتررر.... یواش یواش... اخخخخ لعنتیییییی.... باشه باشه غلط ک... کردم.... اخخخ...

درست نزدیک اوجم بودم.....جونگکوک ازسرکار برگشته بود و فقط باخم شدن من برای برداشتن گوشیم ازروی زمین تحریک شده بود و الان داشتم برای جبران تحریک شدگیش جر میخوردم..... وقتی میخواستم به اوج برسم ازش خواستم کمی سرعتشو بیشتر کنه که با کوبش دیوانه وارش تمام حس لذتم پرید و فقط ورود و خروج دیک جونگکوک باسرعت نورو حس میکردم..... سکسمون سرپایی بود.... اخه بعدازاینک گوشیمو برداشتم جونگکوک دو طرف  بوتمو گرفت و منو بین دیوارو خودش حبس کرد و اگ کمی دیر تر شلوارمو پایین کشیده بودم ازروی شلوار کرده بودتم..... گلومو با یه دستش گرفته بود و شلوار منو تاجایی که فقط باسنم و سوراخم بیرون باشه و شلوار خودشم فقط زیپشو بازکرده بود و حتی دکمشم بازنکرده بود و دیکشو ازبین زیپش بیرون کشیده بود.... تقریبا دیگ به درد سایز دیکش عادت کرده بودم.....درست وقتی دستی که روی گلوم بود و فشار داد تاسرمو به طرفش برگردونه و همونطور که داره ضربه میزنه ببوستم از روی گلوش رایحه هلویی یه امگا ضدحال خفنی بود تا تمایلی به بوسیدنش نداشته باشم... هرچند حسی هم به هم نداشته باشیم ولی طبیعیه که یه امگا یا الفا وقتی دارن باهم سکس میکنن هیچ رایحه دیگه ای جز رایحه خودشون استشمام نکنن....!!!
سرمو برگردوندم جلو اجازه ندادم ببوستم و انگار این عصبی و حریصش کرد... چون هم فشار دستش روی گلوم و هم سرعتش کوبیدنشو بیشتر کرد.... سعی کردم ذهنمو کاملا از رایحه غریبه و درد بوتم منحرف کنم و فقط روی لذتی که به سوراخم داده میشد متمرکز که همینطورم شد و بعد چند دقیقه با اه غلیظی هردومون خالی شدیم... اون توی من و من روی دیوار......
بعد ازاینک خالی شدیم چند دقیقه بدون اینک ازم بیرون بکشه خودشو ازپشت بهم چسبوند و سرشو گذاشت وسط کمرمو نفس نفس میزد..... بعد اروم شدنش ازم بیرون کشید و دیکشو روی یه لپ بوتم میکشید و لپ دیگشو بادستش نوازش میکرد..... بعد اینک دل کند حین دور شدن اسپنک محکمی به بوتم زد که همه خماری بعد ارضا شدنمو پروند.... با توپ پر برگشتم سمتشو گفتم

امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆Where stories live. Discover now